پسران من:
کجاستید، پسران من؟
شما از پادشاهی من دور شدهاید برای بوتهای کاذب…
برای گرگ با پوششی گوسفند…
برای وعدههای کذب…
برای علم منفی…
برای مصلحت سیاسی و برای قدرت…
برای ایدئولوژیهایی که فرزندانم را تسخیر میکنند تا آنها را محدود کنند و سکوتشان بگیرند… برای مصلحاتی که حقیقت را پنهان میکند…
شما از پادشاهی من دور شدهاید, شما که خودتان را در برابر ارادهی خویش تسلیم کردهاید…
تو، که خودت را در اختیار آزادیخواهی میگذاری…,
تو، که قصد داری پیش از من برخاسته باشی…
تو، که مرا از زندگیات دور کردهای…
تو، که در برابر من غریور هستی,
تو که خودت را با خشم تسخیر میکنی… تو، که خودت را به میلهایش تسلیم میداری…, تو، که کلمات علیه کلامم بیان میکنی….
تو، که فکر میکنی صاحب خانهی من هستی و همنوعاتان را انتخاب و نقد میکنی …
تو، که برای کمک در مزارم حکم صادر میکنی بر اساس احساسات ضعیفی…
تو، که به کشیشهای من تکیه کردهای تا همنوعاتان را محکوم کنی…,
تو، در حالیکه کشیش هستی گوسفندانم را نجات نمیتواند و آنها را از صخره پرتاب میکنی …
تو، که کشیش هستی سنگ اول بدون اساس پرتو میداری,
تو، استفادهکنندهای از یک هدیهی من – خودت را غریور میکنی چون دنبالاتان هستند و فراموش کردهاند که بدون من هیچ چیز نیستید.
تو، فرزندم، که مرا به شرایط وابسته میداری؛ تو سردسیهای هستی که از دهانت بیرون خواهند آمد…
تو، که در بعضی لحظات مرو دوست داری و در دیگران من را نفرتانی…
تو، که برنامههایم را احترام نمیتواند گذاشت…,
تو، که برگزیدگانم و ابزارهایم را زیر سؤال میبردی؛ تو سنگِ عثری هستی و توسط ناخنها شرور تسخیر شدهای و برای مقصد دشمن خانهی من استفاده میشوی…
عزیز:
این لحظه از لحظات است، آن لحظهای که کسی که به من نمی喚د در همه جا گشتوگذر میکند. بدون قوت روحم، فرزندانم یکی پس از دیگری توسط فریبکار دچار نابودی خواهند شد. انسان بیشتر بیدانش باشد، احتمال بیشتری دارد تا در خطهایی قرار بگیرد که بعداً مردم وفادار من را تعقیب کنند.
من تو را از گناه ردهی کردم، اما قومام که این لحظه مرا نادیده میگیرند، پادشاهی خودشان ساختهاند و آن را غرور نامیدند: آنچه نیاز به من ندارد و هیچ چیز را قبول نمی喚د، چیزی نیست که مرا جستجو کند بلکه مرا دور میکند، همان کسی بود که یهودا را وادار کرد تا برای خواستههای خودش از من دست بردارد، غرور: همانی که لوسیفر را به سقوط کشاند و همینطور همه فرزندانم که توبه نمی喚ند، آنها را دور میکند زیرا خودشان را با مرا فاصلهدار میدانند و نافرمانی از ارادهی من دارند.
من قومام را هشدار دادم، اما قومام مرا بیپروا کردهاند … مرا بارها فراخواندهام
برای عشق به من … به عنوان یک گدا، دوست و برادر میآیم … و بیپروا شدهام. برای همین در این لحظه به عنوان قاضی عادل آمدهام تا ببینی که “من هستم آنکه هستم” و نمیتوانید مرا فریب دهید.
به فرزندانِ محبوب من، مأموریتها و وظایف برای این لحظه دادهام که با آن مردم وفادارم محافظت خواهند شد.
عزیز، هیچ چیز برای فرزندانم قطع نیست؛ باید پادشاهی مرا کسب کنید و بیشتر از همه حفظ کنید تا خودتان را به دنبال خواستهایشون ندهید. کسانی که ارادهی آزادشان را کنترل نمی�ابند وارد خانهام نخواهند شد. نباید آنچهای که احترام میخواهد، آنرا بررسی کنید.
این لحظه همانطور که من اعلام کردم، مانند زمان نوح بود که پدرم فرزندانش را هشدار داد… در این لحظه به شما هشدار میدهم: دانشمند و عالم، سیاستمدار و غیرمسلمان، غنی و فقیر، متعلّم و بیسواد، غرورآلود و سادهدل… با عشق اعلام میکنم حتی اگر آن کلمه در دلتان نیست.
اراده من بر زمین مانند آسمان خواهد بود وقتی دانشمند نمی�ید که شکارشده از غیرمنتظره است و باید پذیرد که با پیشرفتهایش قادر به فراتر رفتن از قدرت مطلقم نشدهاست.
اراده من حتی زمانی که رهبران بر قوا و سلطهٔ مردم باقی میمانند، خواهد بود. اراده من خواهد شد!
قویان نخواهند توانست با تحویل دادن فرزندانشم به قدرت ضد مسیح، قوم وفادارش را نابود کنند. آنها مردمم را زخمی خواهند کرد و از آنها تعقیب خواهند نمود اما از خانهام لشکرهای من فرود خواهد آمد و شرّی که توسط کافران در سراسر زمین پراکنده شدهاست را شکست خواهد داد. لشکرهایم بر محصولات فرود میآیند و آنها را به مکانی امن منتقل کرده، شرّی را از ملکم پاک خواهند کرد.
شما، فرزندان سادهدل و متواضع من، در این لحظه باشید کسانی که مرا با عمق میشناسید, که مرا مانند آنکه شما را دوست دارم، دوست دارند؛ باشید سادهدلان قومم، که نور دانش خود را پرتو میدهند، هر لحظه حفاظت از برادرانشان در برابر دامهای شرّی را حفظ میکنند که قویان را به سلطهٔ قومم کشاند.
شما، فرزندان سادهدل و متواضع من، که مرا دعوت کردم تا با عشقم همدلی باشید، ایمان خود را در کلماتم حفظ کنید و به گیرهٔ آنها نپردازید که با کمی دانش وفادارانشم را از پذیرفتن اعلامیههایم دور میکنند و این رحمت من را ترک میگذارند که شما را هشدار داده تا تمام دانایی دربارهٔ آنچه پیش خواهد آمد، حفظ کنید.
طبیعت بیدار شدهاست و انسان رنج خواهد برد.
آتشفشانهای غیرفعال فعال میشوند، فاجعهها بزرگی زمین را فرا خواهد گرفت، آنها قدرت خود را از شرّ در درون آدمیان گرفتهاند که خدایشان را کشتنده و علیه هدیه زندگی شورش کردهاند.
دریاها به بشریت آزار خواهند رساند. رفتار انسان خلاف اراده من باعث خواهد شد تا او عواقب سوءاستفاده از علم خود را تجربه کند، وقتی که مانند باد پراکنده میشود و رستهٔ دردی بر هر موجود انسانی گذاشتهاست که آن را لمس کرده باشد.
به شما انرژی هستهای و اختراعهای جدیدی همچون سلاحهای شیمیایی یادآورم که برای کاهش جمعیت جهان آماده شدهاند.
چه چیزی را علیه خداوندت خود آماده کردهاید، فرزند من؟
جاییکه عشقم را کاشتهام، شما با مرگ پاسخ دهید…
هنگامی که خودم را به بشریت دادم، جنگ ایجاد کردید…
جاییکه در مزار من تبدیل شدهام، از من بیزاریده و با توهین رفتار میکنید …
قوم عزیزم:
از چنین خوابآلودگی و ناآگاهی که خود را برای آرامش پوشیدهاید، بیدار شوید!...
بیشتر امیدی در گور سفید پیدا میکنید تا در کلام من! ناآگاهی مادر عقبماندگیان است و محصول هیپوکریتهایی که مرا دوست نداشتهاند و مردمم را فریب دادهاند تا آنها را به ضد مسیح تحویل دهند.
زمین در برابر سرعت آمدن دوم من لرزید، از انسانی که او را نمی�دیده است، لرزید، و از تروریسم که ویرانی خواهد کرد، لرزید.
برای انگلستان، فرانسه و اسپانیا دعا کنید.
عقابی که در لانهای پرشده است؛ بدون تأخیر سقوط میکند.
وای بر فرزندانم که سرنوشت خود را به پول خدا گذاشتهاند! شما، فرزندان من، با ترس دلیری غنیها و فقیرها را خواهید دید: از غنیهایی که در یک لحظه بدون هیچ مالی باقی میمانند، وقتی فقط کاغذ بیارزشی در دست دارند و دلیر فقیران پیش روی غنیمتی است که به او تعلق ندارد و هرگز در دستش نبودهاست. هرکدام مانند دیگری گناهکار خواهد بود؛ بنابراین من شما را، قوم وفاداریم، فراخواندم تا درون ارادهام بمانید تا پراکنده نشوید و به شر رهنمون شوید. انسان علیه برادر خود جنگ میکند و دل من خونین میشود.
این بشریت از این زمین بیرون رانده خواهد شد زیرا مرا به عنوان خالقش نمی�دیدهاند، با رخدادهای ترسناک عناصر خارج خواهند شد؛ که آرزو دارند شما را نزد خود فراخواند اما بارها مجازات میشوید.
آزمون کنید فرزندم تا وجدانت پیش من قرار گیرد و تو خودش قاضی باشی. آنجا خواهید دید که آن دانشمند نیستید که فکر کردهاید، نه قاضیت که بودهاید، نه کسی که افتخار برادر را فرو ریختهاست. گناه خود را در برابر خودتان میشناسید، روحتان پایین خواهد آمد وقتی خودش رو به روی شما نگاه کند مانند کسانی که منتظر هستند تا بالا کشیده شوند و پیش من بیایند.
کمونیسم گسترش مییابد و ترس زمین را تسخیر خواهد کرد.
آب شیلی و سان فرانسیسکو را آزار خواهند داد. آتش ولکانهای بزرگ فرزندان من رو غافلگیر خواهد کرد. آیا حقیقتاً فکر میکردی که از من برتر هستی، فرزندم؟ خودم به تو نشان خواهم داد که من آن قاضیام و بیشتر تعقیب شدهاند پیامبران من تا حضور من در آنها آشکار شود.
قوم محبوبم:
برای کلیسای من دعا کنید، پاک خواهد شد.
ترسی نکنید اگر زندگی میکنی و ارادهام رو احترام بگیرید.
ترسی نکنید اگر فرمانهایم را اطاعت کنید
و فراموش نکند که تکبرمندان توسط خودشان نابود خواهند شد.
دعا کن، محبوبم، دعا کن و با بدن من و خون من تغذیه شو.
قوم محبوبم:
در کشورهای مختلف فرزندان من پناهگاه مادی خود را ساختهاند, اما اگر پیش از این پناهگاهی درونی برای خودش ایجاد نکرده باشند، همان دردی که آنها رو بیرون انداخته بودند خواهند داشت.
قومم که همچنان شجاع میمانید: من خدایت هستم، خدایت هستم…و هیچکس بزرگتر از من نیست و نخواهم بود.
برکت خودم رو برای شما در آن فرستادهام که تو را در لحظههای مصیبت آرام خواهد کرد و اینگونه قومم بین فرزندان وفادارمن انتخاب خواهند شد.
نگرانی قلبت و عقل خودت رو برای جستجوی من خاموش نکنید، به ارادهام وفا بگذارید. برکتم را دریافت کنید.
یسوع تو
سلام مریم پاک، بدون گناه زاییده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شدهاید. سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شدهاید.