عیس گفت: «قوم من، میخواهم شما به این مردم در رؤیا نگاه کنید و ببینید چگونه از زمین زندگی کردند و یکدیگر را مراقبت کردند تا همه کافی برای خوردن و بقا داشته باشند. هر شخص با استعدادهای خود کمک میکند تا نیازهای جامعه تأمین شود. وقتی باید به پناهگاهیهای من بیایید، ممکن است مجبور باشید یک زندگی متفاوت از آنچه اکنون دارید بگذراند. در خانههایتان گرمایش طبیعی گاز برای گرم کردن خانهها آسانتر است تا اینکه روزانه چوب برای سوخت پیدا کنید. شما خطوط آب، برق و تلفن برای کامپیوترهایتان دارید. ممکن است باید آتش چوبی از جستجوی چوب در جنگل استفاده کنید. میتوانید حیوانات را بکشید تا گوشت داشته باشید و محصولات کشاورزی برای سبزیجات و دانهها کشت کنید. آبچشمههایی خواهید داشت، اما شاید دشوارتر باشد که حمام بخورید، لباسهایتان پاک شوید و ظرفهای غذاخوریتان را تمیز کنید. باید وظایف مربوط به پناهگاه، سوخت و آمادهسازی غذا تعیین کنید. برای بقا من با فرشتگانم کمک میکنم تا شیاطین از شما دور باشند، اما زندگی مشترک دارید که یکدیگر را در بقا یاری دهید. زنده ماندن با اعتماد کامل بر من و یک جامعه محبتآمیز شما را در میان آزمونهای آتی پشتیبانی خواهد کرد. شاد باشید و به من برای حفاظت از شما و تأمین نیازهایتان سپاسگزار شوید. این زندگی مقدسی است که کمتر تحت تأثیر تفرقهها زمین قرار دارد. روزانه دعا خواهید کرد و با وقف کامل خود را در ارادهی من میگذارید. من و یکدیگر را دوست داشته باشید، زیرا نزدیکتر به هم کار کنید.»