۲۰۲۰ مارس ۸, یکشنبه
پیام ملکه و فرستاده صلح ما، بانوی ما
من یک راهرو واقعی از بشریت هستم

پیام ملکه و فرستاده صلح ما، بانوی ما
"پسران عزیزم، من بانو اشکها هستم! چند سال پیش خواستم که هشتم مارس به عنوان جشنواره بانو اشکها جشن گرفته شود.
من بانوی اشکهاستم که در طول زندگی خود برای عشق پسر الهی، مسیح خداوند عیسی، بسیاری از اشکهایش را ریخته است.
بله، من فقط بر گولگوتا اشک نریختم، بلکه در تمام عمرم برای عشق به فرزندم عیسی اشکریختم. این اشکها که میوهٔ عاشقی داغدارم از پسرم و خداوند بودند، اثبات واقعیترین و بیانگرترین عشق روح من بودند.
پس آنها اشکهای پاکیزه و بیداغ بودند، اشکهایی از عشق که پیش از فرزندش چنین ارزش زیادی داشتند، چنان ارزشی داشت.
بله، همه این اشکها که بر پسرم عیسی ریختند وقتی او را در خیمهٔ سرد و لرزان در بیتلحم دیدم... اشکهایی که روی چهره فرزندم در فرار به مصر ریخته شد... اشکهایی که از چشمهای من بر چهرهٔ فرزندم ریختم هنگامیکه با او در اورشلیم ملاقات کردم...
اشکها که از چشمهای من بر چهره پسر مردهام ریختند و از صلیب پایین آمد، اشکهایی بودند که به خون پسرم عیسی متحد شدند تا به پدر ابدی بالا رودند به عنوان قیمت خلاصت شما و نجات.
پس من راهرو واقعی بشریت هستم، بنابراین هر چیزی که با ارزشی از راهروی اشکها خواسته شود توسط پدر پاسخ داده خواهد شد و اعطا میشود، زیرا اشکهایم متحد به خون پسرم قیمت فدایی و خلاصت همه بشر بود.
من بانو اشکهام، بنابراین هر کسی که من را فراخوانده و از کمک مادری مرا برای اشکها درخواست میکند، تمامی تسلی، تمام آرامش، عشقم و محبت مادرانهی من را از قلبم دریافت خواهد کرد.
بله، هر کس پسرم عیسی را بگوید: "ای عیسی، به دعاهای مرا گوش بده برای اشکهای مادرت مبارکه"، در فیبر نزدیکترین دل فرزندم لمس میکند و همه آنچه خواستند اعطا خواهد کرد.
من بانو اشکهام که سال ۱۹۳۰ به کمپیناس آمد تا از طریق دختر کوچکم آملیا آگیره، یکی از بزرگترین گنجینههای قلبم را برای جهان بدهد: تاج و تسبیح اشکها.
بله، در آن زمان یک عذاب بسیار بزرگی برای مجازات جرمها و گناهان انسانیت باید بر سرش بیفتد. اما وقتی که تسبیح اشکهایی را آشکار کردم که دختر کوچکام آملیا با دقت تمام عمر خود به آنها دعا میکرد و بسیاری از فرزندان من، که در آن زمان باور داشتند، نیز به دلیل این تسبیحات عذاب بزرگی از انسانیت برداشته شد.
بله، سپس وقتی که خواستم پسر کوچکام مارکوس در ژاکارئی نه تنها به آنها دعا کند بلکه به قدر ممکن آنها را آموزش دهد، با دقت تسبیحاتای که پسر کوچکیام مارکوس به آنها دعا کرد و همچنین تسبیحاتهایی که بسیاری از کسانی که باور داشتند به آنها دعا کردند... بله، عذاب بزرگی در سال ۱۹۹۴ از دنیا برداشته شد.
در حقیقت وقتی پسر کوچکیام مارکوس شروع کرد تا تسبیح اشکهای من را در سال ۱۹۹۱ به دعا بگذارد، چندین عذاب که باید بر سر برزیل و بسیاری از ملتها بیفتد برداشته شد.
آه، چقدر هنوز عذابی میتوانند کمتر شوند، نرمتر شده یا حتی لغو شوند اگر همه فرزندان من تسبیح اشکهای من را به دعا بگذارند.
بله، وقتی که تسبیح اشکهای من را به دعا بگذارید مانند این است که دوباره تمام دردهایم را برای پدر تقدیم میکنید. مثل اینکه مجدداً درد بزرگام بر گولگوته و زیر صلیب را برای پدر تقدیم میکنید.
و پیش از این قربانی عشق، با ارزش بسیار بزرگی مانند رنجهای من زیر صلیب، پدر نمی�برست و بنابراین همیشه به دنیا عفو اعطا میکند.
پس تسبیح اشکهای من را بگذارید، هر بار که آنها را به دعا بگذارید مانند این است که دوباره در زمان و فضا بازمیگردید وقتی که دردهایم بر زمین رنج میکشیدیم و همراه با من ارزش معتبر این دردها را برای پدر تقدیم کنید تا بخشش و عفو کسب شود.
پس تسبیح اشکهای من را به دعا بگذارید، مدیتیشن کرده و ۱۰ تسبیح اشک #۳۵ را به فرزندانام که شما را نمی�برندن یا نماز نکنند بدهید. تا تعداد کودکانای که هر روز ارزشها را برای پدر تقدیم میکنند افزایش یابد و ما بتوانیم عفو، نعمت و بخشش برای دنیا و تبدیل همه گناهکاران کسب کنیم.
پسر کوچکیام مارکوس، از شما بسیار سپاسگزاریم که همچنان قربانیهای سردردهای خود را به من ارائه میدهید. با دردهایشان هفتهی کامل و همچنین هفتهی دیگر که بیمار بودیدم و تمام تبها و این دردها را بدون شکایت برای من تقدیم کردی، ۶۲۲٬۰۰۰ روح نجات یافتند و برای پدرت کارلوس تادئو ۳۲۸٬۰۰۰ به دلیل دلام رسید.
ادامه دهید پسرم، ادامه بدهید.
و همچنین با فضیلت فیلم جدیدی که از ظهورهای من در لوردز برای من میسازید و با اینقدر عشق، تعهد و تلاش، شما ۵۷۸ هزار نعمتی دریافت کردهاید و همین تعداد نعمتها را نیز برای پدرتان.
پس پسرم، همه کوششهای تو از طرفی که به خاطر من میکنی، با نعمتهایی از عشق پاسخ میدهم. و همچنین این فرزندان مرا در اینجا، برای قربانی سردردشان، نیز برای فضیلت کار آنها در ساخت فیلم جدید لوردز برای من، امروز ۱۶ برکت ویژهای از دلم به هر یک از آنان میبخشم.
برو پیش رو، سربازم، جنگجوی مرا! همیشه نشانه معجزه گلهای رزی را که برای تو روی درخت گلیت دادم یاد بگیر.
هرگز فراموش نکن: آن نشان را به خاطر این دادم تا بدانی چه قدر از تو دوست دارم، چقدر میخواهم، با چه عشق انتخاب کردم و همه امیدهای مرا در تو گذاشته بودم، پسرم.
برو پیش رو! هرگز فراموش نکن که مادر من از ابتدا تأیید کردهاست که تو متعلق به من هستی، من تعلق دارم به تو و ما با هم میلیونها روح را نجات خواهیم داد با شعله عشق مرا و تلاشت و بدین ترتیب بر روی زمین همهای یک سیل نعمتی و رحمت میریزیم.
بله، برو پیش رو، پسرم! هرگز معجزه گلهای رزی را فراموش نکن و خود تو هم گلی عطرآلود عشق من باشی.
توسعه دهن مرا روزانه بگوید زیرا هیچکس از توبهکنندگان دهن مرا هرگز محکوم نشدهاست و نخواهد شد. کسی که دهن مرا میگوید، توسط پرتوی غضب خدا ضربه نمی�دهد و رحمت دل عیسی همیشه بر خانهای که در آن دهن خوانده شده است نازل خواهد شد.
توسعه دهن اشکهای من روزانه بگوید زیرا به همه کسانی که آن را میگویند، هر اول ماه و سیزدهم هرماه، سیزده برکت ویژهای خواهم داد.
فیلم ظهورهای مرا در ناک به تمام فرزندان من بده تا از ظاهر شدن مرا آنجا در جنوآ و ونچنزا باخبر شوند و فرزندانم بفهمند که گناههای دنیا علت همه وباها، همه طاعونها است اما اگر فرزندانم به من بروند در زیارتگاههای مرا، دهن مرا بگویدند، هر کاری را انجام دهند که از پیامهای مرا خواستهام، تمام طاعونها پایان مییابد و تمامی وباها ناپدید شده و توسط فرشته صلح برای جهان داده خواهد شد: نعمت صلح، آبادانی و سلامتی.
بله، برو پیش رو، فرزندانم! صحنههای مرا همه جا بگذارید و ده فیلم از ظاهر شدن من در ناک به فرزندانم که من را نمی�دهند بدهید.
همچنین دو دهن توسط من لمس شده برای بیمارها بده، میخواهم آنها را با نعمت مادرانه مرا آرام بگیرم و تسکین دهم.
اکنون شما همه را مبارک میگویم و خاصاً تو، پسر کوچک من کارلوس تادئو، حالا پیام ویژهای از طرف من برایت دارم:
پیام خصوصی مریم مقدس به فرزند مورد علاقهاش کارلوس تادهو
"پسر کوچکم، بدان که وقتی در حضور دختر کوچک من آملیا آگیره ظاهر شدم، وجود پسر آیندهای را که برایت دادم و همچنین وجودش و اینکه چگونه از طریق تو جانها را نجات میدهم و آنها را از تاریکی شر و گناه بیرون آوردهام را به او آشکار کردم. و خواستم تا دردهای استیگما فرزند من عیسی، علاوه بر همه بیماریهایی که هرگز نداشت، برایت تقدیم کند."
او با محبت تمام اینها را برای کسب لطفهای بزرگ قلب من برای تو حالا پیشکش کرد. و همچنین بدان که او بسیار تسبیحی از اشکهایش به همراه همان تسبیحی که وقتی آنجا رفتید دیدید، در محل زندگیاش و مرگش، برایت دعا کردهاست.
بله، او را دوست داشته باش و در اطاعت من، عشق من و بالاتر از همه، در عشق سوزان اشکهایم و تسبیح اشکهایم به او شبیه شوید.
همچنین بدان که وقتی با یوسف و پسرم عیسی فرار میکردم به مصر، اشکهای من از چشمانم ریخته شد و روی صورت فرزندم پاشیده شده بود و با اشکهایی که او نیز ریختند متحد شدند.
بله، مراتب آن درد بزرگ را برای تو همراه پسرم پیشکش کردم. پس بیمناک نباشید، مادر شما بیش از دو هزار سال است که تو را دوست دارد و برایت مراتب عظیم قلبش را پیشکش کردهاست.
همیشه به من اعتماد کن، من را دوست داشته باش و همچنین پسری که برایت دادم را دوست داشته باش زیرا برایت بهترین، سختکوشترین، متعهدترین و کارآمدترین فرزندم را دادهام، خدمتکار بزرگترم، امید تنها من.
برای تو بهترینها را دادم و از طریق مراتبش هم شما نیز بهرهمندیدهاید و لطف بر لطف دریافت میکنید. بالاتر از همه، نامت را با دادن سختکوشترین فرزندم بزرگتر کردم که دارم.
از این شاد باش و ببین چگونه تو را دوست داشتم بهطوریکه بهترینها را برایت دادم! پس آنگاه پسر من، زندگیت در زمین پر از لطف خواهد بود و روزی با خوشحالیهای ابدی و تاجهای جلال که بخاطر فرزندی که برایت دادهام به تو اهدا میشود، پر خواهید شد. سپس، شادی بیپایان و بدون حد شما کنارم در آسمان خواهد بود.
دعا کن! دعا کن! دعا کن!
با عشق خودتان را مبارک میگویم و همه فرزندانش: از کامپیناس، مونتیکیاری و ژاکارئی.
هر خانوادهای تصویر ظهورم به عنوان بانوی اشکها را داشته باشد، تصویر دختر کوچکام آملیا آگیره.
و همچنین سه آلبوم از دختر کوچکیام ژان ارائه دهید، عمدتاً برای جوانان، تا زندگی قدیسین را با موسیقی بشناسند و بدین طریق به قدیسین عشق بوند و از آنها به خداوند عاشق شوند.
زمان است که آنها را از پنهانی و فراموشی بیرون آوریم! زمانیست که چراغهای قدیسان بر همه بشریت روشن شود، تا زندگیشان با آواز برای تمام فرزندانشان پخش گردد، تا حقیقت به وسیلهٔ قدیسین پیروز شود، عشق پیروز شود، دل پاکمانده من پیروز شود".
مریم مقدسترین پس از لمس و مبارک کردن اشیاء مقدس:
"چنانکه قبلاً گفتهام، هر جایی که یکی از آن تسبیحها یا مدالهای رسیدن میکند، آنجا هستم زنده با خود بزرگترین نعمتهای خداوند را بردارم.
از دختر کوچکیام آملیا آگیره در عشق به من و اشکهای من پیروی کنید، همچنین در صبر در رنجها. چقدر او رنجید، چه دردها داشت و هیچگاه شکایت نکرد و همیشه همه چیز را برای نجات روحان و تبدیل گناهکاران تقدیم کرد.
او فرشتهای از عشق بر زمین بود! از عشق دلش پیروی کنید تا هرچه باشید، عاشقی باشید و خداوند در شما زندگی کند و شما در خداوند باشید.
به همه دوباره مبارک میدهم و صلحام را باقی میگذارم".