جنگجوی دعا

پیام هایی به مارکوس تادو تکسیرا در جاکاری، برزیل

۲۰۱۳ ژوئیهٔ ۲۴, چهارشنبه

روز سانتا کریستینا - پیامی که در ظاهرات ژاکارئی سال ۲۰۰۸ منتقل شد

http://gloria.tv/?media=178628

۲۴ ژوئیه - روز سانتا کریستینا

بر روی پیامش که در ظاهرات ژاکارئی سال ۲۰۰۸ منتقل شد، مدیت کنیم.

ژاکارئی، ۱۱ مه, ۲۰۰۸

پیام از سانتا کریستینا

به دیدار مارکوس تادئو منتقل شد.

مقام ظاهرات ژاکارئی، برزیل جنوبی

(سانتا کریستینا): "مارکوس، چقدر آرزو داشتم که اینجا باشیم! دل من از شادی پر است تا با شما هستم!"

دعاهای شماست را شنیدم! تو پیرو مرام و بسیار به کمکت رسیدم.

همه شما، گوش کنید به آنچه امروز بر فرمان خداوند به شما می‌گویم... گوش‌هایتان را به خداوند باز کنید، اما بسیار بیشتر از آن دل‌هایتان! خداوند با غمی در آسمان به ما گفته است:"

(الله پدر از طریق سنت کریستینا):"-این مردم من را با لب‌هایشان ستایش می‌کنند، اما دل‌هایشان دور از من است.... به من برگردید! چرا که شما را بسیار دوست دارم و خوشبختیتان را آرزو می‌کنم.

من پدر هستم، کسی که می‌خواهد در زمین شاد باشید و سپس برای همیشه در آسمان خوشبخت باشید!

همه آنچه انجام داده‌ام و تمام کاری که از آغاز جهان کرده‌ام، این بوده‌است تا تو را با نعمت‌ها پر کند، به تو هدایایی از عشق من بدهد تا ثابت کنم که تو را دوست دارم و هیچ چیز بیشتر نمی�یدم مگر اینکه شریک خود در خوشبختی من باشید.... اما هیچ‌کس نمی‌توانست بدون مرا این خوشبختگی را بدست آورد، با فرار کردن از عشق من!

من خدا توها، گناهکاران را به عشق خود تعقیب کرده‌ام!... هزار بار در روز سعی می‌کنم که آنها را با نعمت‌های خود بگیرم. همیشه آن‌ها را بین دست‌های خود کوتاه کنم، از طریق بازوهای من!

حتی بسیاری اوقات سختی‌هایی در زندگی‌شان اجازه می‌دهم تا مرا به یاد آورند و شاید تصمیم بگیرند که برگردند و بدین‌سان صلح را بازگرداند.

اما چند نفر از آنها همچنان فرار می‌کنند، صداهای من را نادیده گرفته‌اند.... پیامبر پس از پیامبر در عهد عتیق فرستادم و پادشاهان و حکیمان را الهام بخشیدم تا به مردم دربارهٔ عشق من سخن بگویند. اما این کافی نبود که آنان را قانع کند. سپس، با گذشت زمان مناسب، پسر خود را از طریق مری پاک فرستادم، تا مردان از خیرخواهی من اطمینان یابند. اما آن‌ها چه کردند؟ پسرم را رد کردند، مادر پسرم را رد کرده و آنها را رنج دادند? پسرم را صلیب کشیدند و همراه با او مادرش را نیز به‌طریق معنوی صلیب زدند، دختر محبوب من!

پسرم از مردگان برخاست، زیرا مانند من خدا است؛ و نمی�یدم که مرگ و جهنم او را شکست دهد. سپس به من برگشت، در این مدت مادر محبوب خودش را برای شما گذاشت تا مردان همچنان روی عشق ما و چهره‌مان پر از عشق ببینند! وقتی زمان زمین‌اش تمام شد، همیشه به ما بازگشت، اما منیم که نشان دادن عشق ما و چهرهٔ ما به مردم را متوقف نکردیم؛ فرستاده پس از فرستاده; پیامبر پس از پیامبر! آن‌ها کی هستند؟ بینندگان منتخب ما؛ انتخاب شده‌های مری محبوب ما....

وقتی یک پادشاه به شهر خارجی یا ملت دیگری می‌آید، ابتدا فرستاده‌های خود را در پیش‌فرض می‌فرستد؛ که آن‌ها نزدیک شدن آمدنش را اعلام کنند تا بدین‌سو: راه‌ها آماده شوند; صاف و مستقیم شده باشند؛ زیبا و بویا شده باشند؛ روشنایی داشته باشد و خوب نگهداری شود؛ تا وقتی پادشاه گذشت، همه چیز در جای خود باشه!...

آیا فرزندانم نمیبینیند که فرستادگان من به شما پیام آورندگان ما هستند، آن‌ها اعلام می‌کنند که آمدن من و بازگشت من نزدتان نزدیک است!!!

عشق با عشق به تو باز خواهد گشت... عشق حالا همانند عشق به تو بازگشته است!

پاسخ دهید صدا من و سرانجام تسلیم شوید عاشقی که از زمان طولانی شما را جستجو می‌کرده. بسیار در عشق با شماست، و شوقم تا زمانی که جان‌هایتان به من آنچه خواستار هستم بدهند: 'عشق پاک'، مقدس، کامل و فوق‌العاده..."

"-برادرانم، این پیام است که خداوند مرا مأمور کرده تا امروز به شما بیاورم. تسلیم شوید عاشقش! دیگر مقاومت نکنید عشقی که از همه جهات ممکن از اعلاهای آسمان صدا می‌زند!"

بدانید که شما یک به یک توسط خداوند محبوب هستید و او زندگی خود را برای شماست داد، فکر کرد به شما، عاشق شد یکی به یک چنان‌که هیچ‌کس دیگری در جهان نبود که باید نجات یابد و رده شود مگر هر کدام از شما.

بله بگویید این عشقی و برای همیشه شاد خواهید بود!...

من، کریستین به شما کمک می‌کنم و بدون توقف برای شماست دعا خواهم کرد، با خدا و مادرش... من پرده خود را بر سرتان خواهند انداخت و همراه من، هیچ چیز نباید ترسید یا نگران باشید؛ نه در مورد پایداریتان، نه در مورد نجات ابدی شما. زیرا کسی که همراه من است، با خداوند است و بی‌چون و چرا پیروز خواهد شد....

دعا کنید... ادامه دهید همه دعاهایشان داده شده به شما اینجا، تا در ایمانداری و پایداریتان بر طرح قلب‌های مقدس متحد باقی بماند.

باشید در صلح خداوند! سلامتی مارکوس، شما را مبارک می‌کنم و همه‌ای که اینجا هستند."

11.05.2008-پیام از خدا پدر توسط سنت کریستینا - مقدس‌گاه ظاهرشده‌های ژاکارئی/SP - برزیل سخنرانی توسط بیننده MARCOS TADEU - مقدس‌گاه ظاهرشده‌های ژاکارئی/SP

http://gloria.tv/?media=178628

۲۴ ژوئیه - سانتا کریستینا

باستان‌شناسی تنها برای کشف دایناسورها که در سراسر جهان دفن شده‌اند خوب نیست. همچنین می‌تواند وجود قدیسان شهید را تأیید کند که با ایمان خود به خدا، مسیر تاریخی‌شان را مشخص کردند. همین‌طور اتفاقی بود که با سنت کریستینا رخ داد، که سنت او فقط در قرن نوزدهم با کشف‌های علمی این پژوهشگران تایید شد.

بر اساس موزائیک‌هایی که در کلیسای سانت آپولیناریس راونا پیدا شده‌اند، که در سده ششم ساخته‌شده‌است، کریستینا یکی از بکیران مسیحی بود که در تعقیبات قدیم شهید شدند. و بنابراین، حتی در آن قرن به‌عنوان یک قدیس تقدیم می‌شدند، چنان‌که از کشف قبرش مشخص شد، که همچنین امکان ظهور گورستان زیرزمینی را فراهم کرد، که کنارش پنهان شده‌بود.

هنر نیز ظاهر شد تا در طول زمان شاهدی بر شهادت او باشد. شهید شدن بکیر جوان کریستینا توسط دست‌های نقاشانی مشهور مانند جان دلا رابیاس، لوکا سیگنورلی، پائولو ورونزه و لوکا کراناخ، بین دیگران، نشان داده‌شد. علاوه‌بر این‌ها، متون نوشته‌شده در لاتین و یونانی که از آزارش و مرگ او سخن می‌گویند، فقط دربارهٔ شهر منشأ‌اش اختلاف دارند.

اسناد یونانی محل تولد او را صور می‌دانند، در حالی‌که لاتین‌ها بولسنا، ایتالیا، در توسکانیا را ذکر کرده‌اند. این داستان‌های مردم مسیحی قدیم بیان می‌کنند که پدر کریستینا، اوربانوس، یک کافر و مقام امپراتوری روم بود، که پس از آگاهی‌یابی از تبدیل دخترش به مسیحیت، قصد داشت او را مجبور کند تا از مسیحیت دست بردهد. بنابراین تصمیم گرفت دختر خود را در برج همراه با دوازده خدمتکار کافری زندانی کند. برای نشان دادن اینکه ایمانش به مسیح تغییر نخواهد کرد، کریستینا مجسمه‌های خدایان کافرانه‌ی برج را تکه‌تکه کرده و جواهراتی که آنها را تزئین می‌کردند از پنجره بیرون انداخته تا فقیران بتوانند آن‌ها را بگیرند. وقتی اوربانوس این کارها را شنید، او را شلاق زد و در زندان زندانی کرد. حتی بعدازاین هم نمی‌توانست دخترش تسلیم شود، بنابراین او را به قاضی‌های دادگاهی سپرد.

کریستینا با شدت شکنجه شد و سپس در یک سلول قرار گرفت که سه فرشته آسمانی زخم‌هایش را پاک کرده و درمان کردند. برای حل نهایی، حاکم کافر سنگی به گردنش بستند و او را درون دریاچه انداختند. دوباره فرشتگان دخالت کردند: آنها سنگ را بالا بردند که روی سطح آب شناور ماند و دختر جوان را تا ساحل دریاچه رساندند.

شکنجه ادامه یافت، حتی پس از اینکه پدرش توسط خدا مجازات شد و با مرگی وحشتناک درگذشت. کریستینا دوباره شلاق خورد، سپس به یک گرید آهن گرم بسته شده و درون کوره‌ای بسیار داغ قرار گرفت، توسط مارهای زهرآگین گاز گرفته شد و سینه‌های او بریده شدند، قبل از اینکه سرانجام با دو نیشه که بدن بی‌گناهش را فرو می‌بردند کشته شود. بدین ترتیب شهید شدن او از سوی مردم مسیحی از تاریخ ۲۳ ژوئیه سال ۲۸۷ میلادی، روز مرگش، پخش شده‌است. جشن کریستینا مقدس توسط کلیسا در این روز تأیید و نگهداری شد.

www.apparitiontv.com

www.facebook.com/آپاریشن‌تیوی

در مراسم دعا و لحظه عالی ظهور شرکت کنید، اطلاعات:

تلفن حرم : (0XX12) 9701-2427

سایت رسمی حرم ظهورهای ژاکارئی، برزیل جنوبی:

http://www.aparicoesdejacarei.com.br

www.apparitiontv.com

www.facebook.com/apparitiontv.com

منابع:

➥ MensageiraDaPaz.org

➥ www.AvisosDoCeu.com.br

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید