(گزارش-مارکوس) امروز قدیس یوسف آمد. او با لباس سفید و یک پرده آبی خاکستری، بسیار شیرین بود. این پیغامی به من داد:
قدیس یوسف
"من یوسف هستم که دوباره آمدهام تا بگویم که عبادت واقعی به من روح را تشویق میکند تا در اقیانوس عشقی و شناخت شخصیتی خود بیشتر فرو برود؛ آن را تحریک میکند تا به بلندترین ارتفاعات عشق و اتحاد با من برسد؛ آن را همیشه گرسنهتر و تندرستتر برای عاشقانه شدن از من و تقدیم کردن خودش به من میسازد. من مقدس هستم، بنابراین همه کسانی که نزدیک من هستند بیخطا قدیس میشوند. مانند اینکه کسی وقتی بیشتر نزد آتش میآید گرمتر میشود، همانطور تمام کسانی که نزدیک من میآیند و با نعمتی خود همکاری میکنند تقدس یافتهاند، به عمل من قابل شکلدهی باشند. هیچکسی از رحمتم شک نکند، زیرا من تنها آسانسور هستم که روحها را بالا برده و آنها را به دلهای عیسی و مریم برساند. نیکویی من جهان تمام را در بر گرفته است".
(گزارش-مارکوس): "سپس با من سخن گفت، مرا مبارک کرد و ناپدید شد.