بچههایم، من محض مفهومزایی هستم. من مادری نیکی، مادر پاکی مقدس، مادر پسر خدا، مادر (توقف) صلح هستم.
از آسمان آمدهام و در لوردس به آنها این حقیقت را یادآوری کردم که قبلاً کلیسا آنرا اعلام کرده بود. خودتان را با نور من هدایت کنید، در عشق من غرق شوید. از "بوی" تمام فضیلتهای من جذب شوید.
من شما را دعوت میکنم که همراه من در پاکی، در عشق، در دعا، در وفاداری و اطاعت به خدا زندگی کنید.
من شما را دعوت میکنم تا خودتان را بر دستان من بگذارید، تا خودتان را در قلب محضزایی من کشت دهید، مانند کوچکترین و محبوبترین 'گلها'; تا بتوانم آنها را رشد دادم، آنها را گلدهی کنم، و بوای نعمتی الهی بر تمام این بشریت که توسط گناه جادو شده است، فاسد شده از شر، سخت شده از نفرت پخش شود.
بشریت تبدیل به یک بیابان بزرگ شدهاست، بیابانی مرگبار، جایی که نامحالیت، خشونت، فساد، دروغگویی، کمبود ایمان، کفر، و عدم اعتقاد غلبه کردهاند و جامعه را اداره میکنند.
دشمن من شیطان روحها را از بزرگترین تا کوچکترین فریب دادهاست و امروز 'دیماک سیاه' او به تمام خانوادهها نفوذ کرده است، در کلیسای مقدس نفوذ کرده است، زیبایی و پاکی آنرا پوشانده است. در بالاترین سطوح بشریت نفوذ کرده است، و ذهن بسیاری از حاکمان، دانشمندان و علماء را فریب داده است. همه بشر زیر یوغ سخت (توقف) شیطان میغمزد.
من آرزومند هستم که با پیامهای من، تسبیح مقدس من، و درخواستهایی که در اینجا کردهام شما را از تمام گونههای بندگی اخلاقی و روحانی آزاد کنم. از همه انواع 'یوغ' که گرفتار (توقف) شدهاید و تحت فشار قرار گرفتهاید. سپس، من نور من و نعمتی خود را از این مکان به کل جهان بیرون آورم (توقف). در اینجا، 'در این مکان'، جایی که درخواستهای من، دردهایم، آزار مادرانهام ظاهر شده است، میخواهم (توقف) شما را بشناساند که 'اینجا' خودم یک منبع از لطف، عشق و امنیتی برای تمام روح ایجاد کردهام.
اگر درخواستهای من را پذیرفته باشید، اگر اعلامیههای من را اعلام کنید، جلال «از این مکان» (توقف) در برابر همه ظاهر خواهد شد، جایی که قلبِ پاکم تمام نعمتهایش را مانند یک سیل «آسمانی» (توقف) ریخته است که هیچگاه متوقف نمی喚د.
پس بچههای عزیز، در دستهای من امن و با پشتیبانی از عشقم، و بالاتر از همه؛ بیشتر و بیشتر تقدیس شده، اطاعتپذیر و فرمانبردار قلبِ مادرانهام، میتوانم شما را به راهی از عشق هدایت کنم.
میخواهم نامِ پسرم عیسی بیشتر شناخته شده و دوست داشته شود. برای این کار، میخواهیم دوم ژانویه هر سال را به عنوان جشنواره مقدس نامِ عیسی مسیح برگزار کنیم. تا که همه روحها با دعوت از نامِ «پسرم عیسی»، از او دریافت کنند: نعمتهای لازم برای نجاتشان، برای تبدیل شدن و پایداری در نعمت (توقف)، صلح به جهان، تحول گناهکاران، اتحاد و تقدیس تمامی اعضاهای کلیسای مقدس، و بالاتر از همه، بزرگترین غلبه بر قلبهای متحد ما.
نماازِ «خانمِ نامِ مقدس عیسی» را نه روز متوالی در پیشروی برای جشنواره فرزندم بگوید.
Ceebrem-Na در عمق دلهای شما، در خانوادهها و جایی که (توقف) میتوانید.
من تو را به نام پدر، پسر و روح القدس مبارک میدهم".
(توقف طولانی)
پیام از خداوند ما عیسی مسیح
"- روحهای مردمیت، چرا به دعوتهای مادر مقدس من گوش نمی�انید؟ چرا رنجها و آزارها و غمشان را نترحم میکنید؟
ای روحها، سخت شده توسط شر و گناه، توجه کنید که چه چیزی از شما خواسته است مادرم!
از شماست که در همه جا سناکلیهای دعا تشکیل دهید، آیا آنچه را که درخواست کرد انجام دادید؟
از شماست که گروههایی کوچک برای دعای تسبیح مقدس تشکیل دهید، و شما. آیا فرمانش را پذیرفتید؟
از شماست که دعا کنید، دعا کنید، دعا کنید. آیا گوش کردید به او؟
او برای بیشتر پرستش از من در ایوکاریستی درخواست کرد، او برای بیشتر عشق به قداس مقدس خواسته بود، او برای تجربهٔ بیشتری از کلام من و پیامهای ما خواستار شد، و تو، آیا شنیدی 'دعوت' را؟ نه!
تو با گناهها، معایب، آرزوهای دنیا ادامه دادی، بین خیر و شر تقسیم شدهای، بین نور و تاریکی، بین دشمن من (توقف کوتاه) و من. (توقف طولانیتر)
به تو میگویم، فرزندان عزیز: اگر زود تصمیم نگیرید، مجبور شوم که شمشیر «دو لبه» را به سوی شما نشان دهیم تا بر آن قرار بگیرید که در کدام طرف میخواهید ماند یا اینکه گرم و سرد باشید؛ زیرا نیمهگرم، من از فامهٔ خود بیرون میآورم.
گوسفندان من، من پستوری خوب هستم که میخواهم تو را رهبری کنم، اما هر بار که میخواهم تو را هدایت کنم، از من فرار میکنی و با بزها مخلوط میشوی.
چرا راههای من را قبول نمی�دی؟ چرا فرمانهایم را پذیرفته نیستی؟ چرا همچنان بر ضد من سرسخت هستی؟
عشق من مرز ندارد، و وقتی یک روح به سوی من نزدیک میشود و با صداقت از من خواستار است، من خودم را به او عطا میکنم. اشتهایش برای عشق را شربانده میدهم. اشتهایش برای صلح و عدالت را شربانده میدهم. با گوشت من و خون من، «نان آسمانی»، فرمانهای من را به او آموزش میدهیم، خیرها و نعمات من را به او عطا میکنم و او را دلیرانه هدایت میکنم تا به ردیل، آپریسکو مرا برسد. برای نگهداری از آن روح شب و روز پرواز میکنم و اجازه نمی�دم که گرگهای گرسنگ در نزدیکیش باشند یا آزار رسانند. چنین است عشق من برای روحوها.
در صلیب گفتم: "من جایگاه دارم، روح نشین کن!" و امروز به تو فریاد میزنم، تکرار میکنم: "من جایگاه دارم، روح نشین کن! روحه را نشین کن!" (توقف کوتاه)
به من بیاید و برای این کریسمس خودتان را مقدس آماده کنید تا من در شما حقیقتاً زایده شوم، و شما از "آب و روح" زاییده شوید. برای زندگی ابدی.
من از توهین کردن، از لعنت خوردن خسته شدهام (توقف) در روز کریسمس. خانههای شما به غارهای بیدینی تبدیل شدهاند! شب کریسمس، آن روز است که بیشتر مردم رقص میکنند، خورده و نوشیده و کمتر نماز میگذارند.
چون یک بار در بیتلهم, من، مادرم، پدر مقدسم، شب کریسمس به دروازههای دلها کوبیدیم اما فقط (توقف) بیزاری، رد و انکار دریافت کردیم.
ای روحها، در این کریسمس: اشکهای توبهای صادق بریزید تا دستم را به شما بکشاند (توقف) تا از لجن بیرون آوردم، عجائب در زندگیهایتان انجام دهیم و شما را به رسولان حقیقی قلب من تبدیل کنم، و قلب مادرم.
از پدرخواندهام یوسف مقدس بپرسید تا از دلهایتون یک "غار" بسازد، آنرا پاک کند، آماده کند، گرم کند، چنانی که او با غاری بیت لحم کرد و سپس، پرشادی وارد میشوم، نزد شما ماندم، همراهتان خوردهام، در روح، حقیقت، و زندگی متحد شویم.
ادامه دهید نماز تابیخون را هر روز بگذارید، قربانی بدهید زیرا بسیاری از روحها به جهنم میروند چون کسی برایشان نمی�زده و نه قربانی میدهد.
و امیدی داشته باشید، اعتماد کنید به من و مادرم که قلبهای ما در آخر غلبه خواهند کرد. حالا کل زمین تحت یک "آزمون" ایمان است، یک "آزمون" صبر، آزمونی از "اعتماد". بسیاری خسته شدهاند و میگویند، 'خداوند تاخیر کردهاست، به زندگی قدیم خود برگردیم؛ بخوریم، بنوشیم، لذت ببریم بر حسب میل. شاید دیگر بیامد'.
آه! نسل، مثل دزد شما را غافلگیر میکنم، مانند گلوگاه رویتان فرو ریختهام، مانند برق سایهای برتان انداختهام، مانند زلزله شماتنید.
باز من! دعا کن! صبر کن! شکیبا باش و وفادار.(توقف کوتاه) طرحهای پدر پنهان است، غیرقابل نفوذ. اما آنها دقیق هستند، و اگر از آنها پیروی کنید.
تو را برکت میدهم."(توقف طولانی)"
*مقاومت: نمی喚ده پیش رفتن؛ نافرمانی کردن؛ تسلیم نشدن؛ شورش; سختگویی؛ سرسخت بودن