بچههای کوچک، (توقف) من با شما هستم، امروز دوباره. چه خوب است که اینجا باشیم! زیبا و شگفتانگیز است که در اینجا باشیم!
از همه قلبی برای آمدن شما به اینجا، حتی با tantas قربانیها.
بچههای عزیزم، من با شما هستم، مانند یک ستاره بزرگ که راه را روشن میکند و شما را به جایی هدایت میکند که در آن قلب مقدس یسوع است.
من مثل یک ستارهٔ تابیده برای شما هستم و جهتی را نشان میدهم که باید دنبال کنید.
در افشاگریها میخوانید که فرشتهای بزرگ با کلید، کلیدی بزرگی در دست خود، به او توسط بره داده شده است، در حضور فرشتگان مقدساش، (افشا 20:1) که قدرت بسته کردن بیابان را با آن کلید و قفلکردن برای همیشه، قفلکردن دشمن، مخالف خدا.
بچههای عزیزم، من فرشتهای هستم که از آسمان با کلیدی در دست خود میآیم!
پسرم یسوع به مادرش، یعنی من، کلید را داد تا دروازه بیابان را ببندیم و روز پیروزی قلب پاکدلی من، شیطان را به بیابان انداختم و با کلید قفل کردم، تا بیرون نرفته و زمین را آسیب نداده باشد.
دروازه بیابان را با قوه خدا که خدا به من میبخشد، قفل خواهم کرد و همراه فرشتگان مقدس، پیروزی بزرگ بهتر، عشق و حقیقت را بر همه نیروهای شر بدست خواهیم آورد!
شما جهان را پر از نفرت، پر از خشونت، خون ریزی بیگناهان میبینید. بیشتر و بیشتر فاجعهها و شرها از تمام جهات در حال انفجار هستند.
قلب من برای فرزندانش که در یک دنیا پر از نفرت رنج میکشند بسیار همدردانه است، دنیایی که امیدی نمی�یده باشد.
بچههای عزیزم، قلبم درباره لحظات سخن میگوید که سرانجام اژدها را به بیابان انداختم و قفل کردم، و سرانجام فرزندان کوچک من در صلح زندگی خواهند کرد، در یک دنیا پر از عشق, در دنیایی که حقیقتاً آینهای برای قدسیت خدا خواهد بود!
خدا به جهان نگاه میکند و خود را در آن میبیند، و انسانها به خودشان نگاه میکنند و خدا حاضر در آنها را میبینند!
این پیروزی قلب بیعیب من خواهد بود که بسیار نزدیک است.
دوعا کنید! دوعا کنید! دوعا کنید، فرزندان عزیزم، تا ارادههای من به زودی تحقق یابد!
اگر هنوز چیزهای ناخوشایند در جهان رخ میدهد، این نیست که نزدیک نیستم، بلکه چون شما کم دعا میکنید!
پس فرزندان عزیزم، دوعا کنید، زانو به زمین بزنید و از خدا لطف بخواهید، زیرا در حال حاضر دری که باز است، دری رحمت است.
دری عدالت شروع به باز شدن کردهاست.
بله فرزندانم، از دری رحمت لذت ببرید، چون هر کس از این در نمیگذرد باید از دری عدالت بگذرد که هیچکس فرار نخواهد کرد.
پس فرزندانم، دعوت میکنم تا گناههای خود را با دلمشغولی واقعی پشیمان شوید.
به همه کسانی که اینجا آمده و اشکهای توبه ریختهاند، راه قدسیت را به آنها نشان خواهم داد.
یک نیرو بسیار بزرگ در دلشان احساس خواهند کرد که آنها را تا پایان زندگیشان پوشیده خواهد بود و از افتادن جلوگیری میکند.
فرزندان عزیزم، دلهای خودتان را به من باز کنید!
من که همانطور که اینجا چندین بار گفتهام، آرزو دارم با یسوع وارد دل شما شویم و در آنجا زندگی کنیم.
اجدها فقط میخواهد آنها را ببلعد بلکه همه کسانی که اطرافش هستند به ویژه نزدیکانشان را نابود کند.
کلیدی که چاه بیقعر را بسته، آن کلید است که در دست من هست و صلیب یسوع است که انتهای تسبیح است.
کلیدی که دری چاه بیقعر را خواهد بستن دعا مورد علاقهم بعد از قداس خواهد بود: تسبیح مقدس! پس فرزندان عزیزم، دعوت میکنم تا دوباره با عشق بسیار به قداس شرکت کنید.
قداس، فرزندانم، بزرگترین هدیهای است که خدا برای شما میتوانست بدهد. یسوع هدیه پدر برای شما در کل قداست! پس دعوت میکنم تا با شادی بسیار در دل، ایمان و اعتماد واقعی به یسوع، پسر من و خدایتان شرکت کنید!
از شماست که تسبیح بخوانید؛ تسبیح را خانوادهای بخوانید؛ تسبیح را گروهی بخوانید؛ تسبیح را در کلیسا بخوانید؛ تسبیح را هر جا بخوانید! دنیا را با دعاهای تسبیح پر کنید، تا اژدها روز به روز نابود شود، تا آن روزی که من همراه میخائیل و همه فرشتگان مقدس خدا، دروازه بیابان برای همیشه بسته شده باشد، از آنجا دودی و آتش جهنمی دیگر بر روی زمین پخش نشود!
دعوت میکنم به زندگی پیامهایی که به شما دادم! اگر من بیش از پنج سال اینجا بودم، آن است زیرا هنوز محبت برای شماست؛ چون قلبم همچنان رحمتی به شما دارد؛ چون مادر نمی�بند و دوست داره با شما باشه تا همه آزمونها را پشت سر بگذارید!
شیتان روز به روز آزمونهایی برای شماست، میخواهد ببیند که ایمان خودتان رو رها کنید. هر بار کسی ضعف پیدا کرده و از عیسی دور شود، شیتان در میان لشکر بد فرشتگانش پیروزی اعلام میکند.
نه، دشمن را بزرگ نکنید!
خدا رو پرستیش کنید! به دشمن بگویید نه، به خدا بگویید بله!
توسط خدا کاملاً شکل گیرید، توسط خدا محافظت شوید!
خدا میخواهد شما رو حفاظت کند، اما نمی�بند چون نماز نخوانید و ایمان خودتان را با ارادهٔ خویش ساختهاید، ولی این چنین نیست، فرزندان کوچکم!
ایمان باید همانطور که پسرم عیسی در انجیل آموخت: کسی که از آب و روح زاده نشود، پادشاهی خدا رو نخواهمید. دوباره به دنیا آیید. من راه هستم، حقیقت و زندگی. هر کس پس مرا میرود، در تاریکی نمی�بند. او که با من پیادهروی میکند، تنها نیست.
این است آنچه پسرم آموخت. ایمان فقط در عیسی هست و فقط در وی حقیقت شادی را خواهید یافت که از آن صلح واقعی جاری میشود.
من اینجا آمدم تا بگویم خدا وجود دارد! خدا حقیقت است! او کاملترین زندگی است!
من خود را به عنوان رین و پیام صلح ارائه دادهام، تا یادآور باشیم که صلحی که جهان خواهد داشت اگر با ایمان زند.
فقط یک ایمان هست، از یک خدا, از یک پدر. فقط در این خدا و در این پدر صلح است.
پس بچههایم، با ایمان دعا کنید، روزه دارید، همنوایی داشته باشید و آشتی یابید؛ با خدا و بین خودتان صلح برقرار سازید.
پیامهایم را به همه ببرید! عشقم را بگیرید، زیرا نیاز دارید به من!
ترس نکنید! پیامهایم را به تمام فرزندانم برسید! نامت را در دل قلب بیعیب و نقصم حک میکنم! تو را هرگز فراموش نمی喚م! کسی که مرا دوست دارد، هرگز فراموشی نخواهم کرد، هیچوقت!
مادر همهی شما را درون دل خود میخواهد!
روزانه با تمام اعتماد به خدا تسبیح بگیرید تا آنرا برای برادران و خواهرانت که مانند نیازشان عشق نمی�انند، تقدیم کنید؛ تا زودتر ممکن است عشق دوباره در دل انسان بازگردد، زیرا تقریباً از روی زمین ناپدید شدهاست.
این دلیل آنست که وقتی من در بسیاری از جایهای دنیا ظاهر میشوم و دربارهی عشق سخن گویم، دشمن سریعاً باعث میشود مردان مرا تعقیب کنند، پیامهایم را انکار نمایند.
مردان نمی�اهند دربارهی عشق بشنوند؛ مردان نمی�اهند بخشش دهند، تقسیم نکنند، نماز نخوانند، توبه نکرده باشند، به خدا بازنگردد؛ اما در نهایت، قلب بیعیب و نقصم پیروز خواهد شد!
آنهایی که دل من فراخوانی میکند، مانند آنکه دل من زندگی کرد: همهی چیزها و همهی کسانی را دوست داشتند، برای خدا, برای خدا, به عنوان خدمتکاران واقعی خداوند زند.
من شما همهرا با محبت برکت میدهم، در نام پدر، پسر و روحالقدس".
پیام مسیح پروردگار ما عیسی
"- بچههایم!(توقف) من هستم برهی خدا! من هستم، عیسی، شادی روحها! من هستم نور، پرتو نور، شادمانی زندگیتان!
ای خاکسترها، گوش کنید به خدایی که تو را آفرید!
این زمان پشیمانی است. وقتی میگویم که تو خاکستری هستی، بچههایم، این برای نشان دادن اینکه بدون من هیچ کاری خوب نمیتوان کرد.
من هستم نیکویی! من هستم رحمت!
هر کس که نزدیک من باشد، مانند شاخهای به تنهٔ درخت متصل است، همه رطوبت را دریافت میکند تا رشد کند، گل و میوه بدهد. کسی که با خودم متحد شدهاست، عجایب مقدستی، کارها، دعاهای، خیرخواهیها، تضرعها تولید خواهد کرد، و بسیار میوه خواهند داد.
تغییرات بسیاری، عجایبی در زندگی کسی که با من متحد شدهاست رخ خواهد داد.
این زمان مقدس است، زیرا باید مرا عبادت کنید و بر رنجهایم، شیدایی و تلخیِ تعذیبام تفکر کنید!
میخواهم درباره روزهٔ گفتن، چون بسیاری میخواهند پیامها را از مدری بدون روزه زندگی کنند. حالا بچههایم، من نیز اگر چه خدا هستم، خواستم در بیابان روزه دارم تا به شما نشان دهم که شیطان تنها با دعا و روزه میتواند شکست بخورد!
هنگامیکه گمراهکننده نزد مرا آمد و سه بار پیشنهادش را برای من ارائه کرد تا عشق پدرم را خیانت کنم، او را رد کردم و نشان دادم که با روزه انسان نیز میتواند برنده شود!
انسان برای دنیا زندگی نمی�بند، به دنیا نیامدهاست، بلکه جهان برای انسان وجود دارد.
پس بچههای عزیز، شما هرگز نباید غلام دنیاستید، بلکه دنیا باید فقط آنچه لازم است تا زنده باشید باشد.
وای به آنهایی که روزه نمی�بند نان و آب را که مادرم بسیار خواست! آری، در بسیاری از دامها خواهند افتاد. نیروی برای مقاومت علیه گمراهکننده نخواهم داشت، و هنگامیکه او که پسر هلاکت است نزدیک میشود، همه آنچه در دنیا خوب و بهترین نامیده میشوید پیشنهاد خواهد کرد، ممکن است بسیاری به دام دشمنم و پسر هلاکت بیفتند، وقتی نزد شما آمده تا کالاها را نشان دهد، خواستار آنست که مرا انکار کنید و منو از زندگیهایتان فراموش کنید.
چقدر کسانی برای اموال مادی من رو به بیرون کشیدهاند؛ من رو کنار گذاشتهاند و قلب مقدسم رو دور زدهاند. لبههایم را توهین کردهاند. برایشان لبهایم بیفایده فریاد زد!
چند نفر، به دلیل گناهان و لذتشان، قلب مقدسام را گوشتای کردهاند که از بسیاری ضربهها بریده شدهاست؛ زیرا هر گناهی که میکنید یک ضربهای است که به دلم هست!
به شما میگویم که نیشتی که جهان امروز با آن من را عبور داده، دردناکتر از نیش گلگوتا است!
بچهها، چرا اگر میدانید چه چیزی مرا خوشحال میکند و چه چیزهایی دوست دارم، فقط آنچه چشمهایم نفرت دارند انجام میدهید؟
این باعث شده که نیشی که من آن را از دل عبور دهم بسیار سخت باشد!
من آمدهام تا به شما بگویم این زمان تبدیل است و باید بدون تأخیر تغییر کنید.
میخواهم تغییرتان را! برگردید به من! اگر فرزندانت، بیرون از خانه بودید و پدرتان برای شمای در در ورودی گریه میکرد با بازوهای خود به شما دعوت کرده تا بازگوید و اشکها بر روی چهرهاش جاری بودند، اما اگر نمی�دیستید برگردید، تصور کنید که آن پدر چه غمگین خواهد شد!
بچههایم، چشمهام از اینقدر گریه خسته شدهاند! لبهایم خشک شدهاست از همه فریاد زدن در این بیابان!
دلهایتان دوباره به من باندید!
بازوهایم برای شما باز است!
قلبم از وزن ناکامیتان، بیدوستیتان و نفرتتان شکسته شدهاست!
ای بچهها، برگردید به قلب مقدسام!
بیشتر گناه نکند! دیگر گناه نکنید!
من شما را دعوت میکنم تا توبه کنید. مادرم اینجا آمده بود تا از توبه درخواست کند! همه شنیدند؛ اما کمی آنچه که خواست، انجام دادند و همین باعث شد بسیاری روحها هنوز تحت سلطه و زیر پا اژدها باشند.
بچههایم، دعا کنید، دعا کنید، تا زودتر روزی بیاید که پدر به من دادهاست، روز عدالت؛ جایی که من شیطان را یعنی اژدها خرد میکنم و شما از دودی که او با بینیاش بر شمای پراکنده کرده است رهایی یابید، این دخانی که گناه، فرجفروشی، زنا، فاحشگی، همجنسگرایی، مواد مخدر، زناشویی، جرمها، خشونت، سرقت و شورش علیه من است.
من یک ستاره به شما دادم که دروازه آسمان باز است، ستارهٔ صبحی که شب را پایان میدهد. او مادرم است!
هر کس که خود را زیر نور آن ستاره قرار دهد، سردی بیابان و نفرت این جهان را نخواهد احساس کرد و قدمهای ناپایداری نداشته باشد!
چون سحریان مقدس که برای پرستش من به گهواره آمدند، آنها قدمهایی بدون تردید داشتند، زیرا ستاره آنها را هدایت میکرد و تنهاگی، سردی یا یخ بیابان را احساس نمی�د. خودتان نیز زیر آن ستاره قرار بگیرید تا جایی که هستم برسید با بازوهای باز، مهربان و خشنود دل برای آمرزش شما!
نسلها! صلح کنید با من! صلح کنید با من!
هر کشیشی که روی زمین در کلیسای مقدس من گذاشتهام، ادامه نگاهم است و نورانی که میان جهانای روشن میشود که من را به عنوان خدایشان رد کردهاست.
بچههای دیرینم، به کشیش بروید و گناهانتون را به من اعتراف کنید!
فهمید که کشیش تنها یک ابزار است، کسی که آموزشش در اتحاد با پاپم داده شدهاست. هیچکس قدرت آمرزش گناهان را ندارد مگر کلیسای مقدس من و کشیشهای من که به پاپم متحد هستند.
به آنجا بروید، بچههای دیرینم، زیرا کشیش برای هر یک از شما علامت عشق بزرگ من است! کشیش مانند آینهایست که میخواهم در او چهرهام را بازتاباندم تا تو آنها را ببینی. هر کشیش مثل آینهایست که باید تقدیس من، عدالتم و نعمتم را بازتاباند.
پس کسانی که از کلیسا دور میشوند هیچ چیز خوب نمی�دهند، زیرا بدون من چیزی نتوانید کرد.
هرکس که از کلیسای مقدس جدا شود شاخهایست که از درخت قطع شدهاست؛ او خواهد مرد، پیر و بیارزش خواهد شد، اما کسی که با من در اتحاد است توسط کلیساهای مقدسم به پترم، پاپ ژان پل دوم، بسیار میوه خواهد داد.
شما باید دلهایتان را باز کنید، زیرا دشمنمن حتی سعی دارد آشفتگی را درون خانهٔ مقدس من بیندازد! شما باید آنها که خوب گوش میدهند بررسی کنید، چون حقیقت دیگر در همه نیست بلکه جایی است که مادرم و روحم ساکن هستند؛ آنجا حقیقت است.
به کلام من راهنمایی شوید; به کلمهٔ مقدس من رهبر باشید.
هرکس یک بخش یا آیهای را روزانه میخواند، با حقیقت و همراهم پیاده خواهد رفت.
به مادرم گوش بده! از مادرم دوست داشته باش! به مادرم پیروی کن!
او شما را بسیار دوست دارد! لذت ببرید که در حالیکه در است، میتواند مادرم به نزدت بیاید، زیرا وقتی در بسته شود و شروع کند باز شدن، تنها برای تو مداخله خواهد کرد! نمی喚دهای از نعمتهای زیادی که حالا دریافت میکنید!
زمان رحمت اکنون است! زوداً، در یک زمان بسیار کوتاه، بسیاری آزمونهها خواهند آمد! اما اعتماد داشته باشید! من جهان را غلبه کردهام!
نظار به آن کسی که تاجی از دوازده ستاره بر سرش گذاشتهام! بله، او زنده است! با من همنشین میشود! با من خواهد آمد, و با من برای همیشه غلبه خواهند کرد!
و آنهایی که خود را در آغوش این مادر قرار دهند، نیز با ما زندگی خواهند کرد!
توسعهای مانند تسبیح مادرم باشید!
عشق مادرم را به دنیا نشان دهید!
زندگی کامل دعا داشته باشید!
تسبیح بگویید، زیرا همانطور که من نیز مادرم را در آغوش مادرم پذیرفتم، او آن را به من داد، وقتی با هم در نازارت زندگی میکردیم، چهرهاش را بوسیده بودم، دستهایش را لمس کردهام، موهای زیبایش را لمس کردم، پسر خدا بودم؛ بنابراین شما نیز خودتان را به آغوش مادرم سپرده باشید!
او هرگز تو را ترک نخواهد کرد! او توی و مادرم است!
او هیچکدام از فرزندانی که به پدر داد، فراموشی نمی�اندهاست! همه شما توسط من در پای صلیبم به وی داده شدهاید.
قطرههای خون بر پرده و سر مادرم افتادند، وقتی با قدرت خونم، با قدرت خونم بسیار گرانبها، مأموریت را به وی دادم تا مادر شما باشد.
خون من توانایی را به مادرم داد تا هم مادرتان شود!
پس مادرم را دوست داشته باشید! مادرم را ستایش کنید! هر کسی که خودش را تقدیس کند، خودش را به من بدهد، و هر کس که خودش را به من دهد نجات خواهد یافت، زیرا پسر انسان آمده تا گمشدهها را نجات دهد!
من رحمت میخواهم! بر شما رحمتی دارم!
پس هر کس که خودش را به مادرم بدهد، خودش را به من داده است و کسی که در پسر انسان ایمان دارد نمی�باید بلکه برای همیشه زنده خواهد ماند.
من و مادرم شما را با نام پدر، پسر و روحالقدس مبارک میکنیم!