"من عیسی هستم، متولد شده."
"دل من بسیار غمیبار است در این زمانها زیرا میبینم که دل جهان توسط رهبری فاسد به گمراهی کشیده شدهاست. مردم دنبال میکنند اما نمی喻ند که کجا هدایت میشوند و برای چه مقصد. رهبری فساد پیدا میکند زمانیکه حقیقت فاسد شود. قدم بعدی سوءاستفاده از قدرت با فراتر رفتن از مرزهای مسئولیت است که رهبر باید آن را بر عهده بگیرد. یکباره حقیقت فاسد شد، گام بعدی سوءاستفاده از قدرت بدون هیچگونه احساس مجرمانگی انجام میشود."
این باعث شدهاست تا به نقطه بعدم برسند - یعنی آن موضوعی که در مورد وجدان صادق است. وجدان باید در واقعیت حقیقت شکل بگیرد تا روح بتواند در حقیقت زندگی کند. بنابراین، نتیجهگیری میشود که نمیتوان گفت اگر وجدان شما به شما گفته باشد چیزی گناه نیست، پس گناه نیست. بسیاری از مردم با این پیشفرض جان را در رحم کشتند اما آن را کمتر ترسناک نمی�دهاست در چشمهای من. رهبران باید تلاش کنند تا در حقیقت رهبری کنند تا دل جهان عمداً حقیقت را انتخاب کند."
"چندان کس به راه غلط توسط سوءاستفاده از قدرت و حقیقت فاسد هدایت میشوند. این است که من شما را دعوت میکنم برای دل دنیا دعا کنید."