۲۰۲۲ نوامبر ۳۰, چهارشنبه
ظهور پادشاه رحمت در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۲ بر فراز چشمه ماریا آنونسیاتا در ملک خانه اورشلیم
پیام پروردگار ما به مانوئلا در زیورنیخ، آلمان

یک توپ طلایی بزرگ از نور در آسمان شناور است. این همراه با دو توپ کوچکتری از نور طلائی است. توپ بزرگ طلای نور باز میشود و نوزاد عیسی مهربانی به شکل پراگ از این توپ نور بیرون آمدهاست. کودک الهی پوشیده شده توسط یک روبه طلا و یک پالو طلا که با سوسنهای سفید brodریده شده، و تاج بزرگی طلایی است. تاج بزرگ طلای کودک الهی مانند تاج نوزاد عیسی در پراگ ظاهر میشود و با جواهر قرمز و سبز تزئین شدهاست.
نوزاد عیسی موهای کوتاه قهوهای تیره کرفسی دارد و چشمان آبی. کودک مهربانی یک دل سرخ را باز روی روبه خود پوشیده است. در دست راست او، یک عصای طلایی بزرگ حمل میکند. سر عصا یک صلیب طلا است که با یاقوتهای قرمز تزئین شدهاست. در دست چپ نوزاد عیسی، وولگاتا را حمل میکند.
او نزدیکتر به ما شناور میشود. حالا دو کره نور دیگر باز میشوند. از دو کره کوچکتر نور، دو فرشته بیرون آمدهاند که پوشیده شده توسط یک روبه سفید روشن ساده هستند. آنها موهای مستقیم تا کتف دارند. هر دو فرشتگان در حضور پادشاه رحمت خم میکنند و پیش او زانو زده و پالوی کودک مهربانی را گرفته و آنرا بر ما پراکنده میکنند. همه ما زیر پالو پادشاه رحمت پوشیده شدهایم.
نوزاد الهی نزدیکتر به من شناور میشود و گوید:
"دوستان عزیز، در دعا ثابت قدم باشید. از آمدنتان خوشم آمدهاست. دلهایتان را باز کنید! پدر ابدی بر دعای توبهطلبی شما نگاه میکند. او آنرا از همه ملتها آرزو دارد."
"من همچنین به خواهر لوسیا فاتیما در کودکی مقدس خود ظاهر شدم. همانگونه که امروز به شما آمدهام، به عنوان نوزاد عیسی."
م.: "پروردگار، این را نمی�دیستم."
پادشاه رحمت گوید:
"ما مادر مقدسترین من در فاتیما آرزو داشت برای خیر جهان علیه رویدادها جنگی معرفی شنبههای توبه. نگاه کنید، آنها توسط دنیا پذیرفته نشدهاند مانند آنچه پدر آرزویده بود. مادر با زبانم سخن میگوید و من با زبان پدر سخن میگویم. بدین ترتیب آرزو آسمان یک آرزو جدید نیست. گفتم برکت دهید با مجسما از کودکی مقدس خود در شکل پراگ. آن شما را از طاعونها و جنگهای نجات خواهد داد اگر چنین کنید."
روزهای شبانه را معرفی کنید، چنانکه مادرم در فاطمه خواستار آن شد. این درخواست من برای شماست. این درخواست یک درخواست جدید نیست. بدین طریق پدر ابدی مجازات خود را کاهش خواهد داد. من نمی喚دهام تا شما را عذاب کنم، بلکه نجات دهندهای هستم. دیگر بر گلگوتا صلیب نخواهم خورد! اما آنچه که به کوچکترین برادران من میکنید، آنرا به من کردهاید!»
«به شما گفتهام که سقط جنین بزرگترین گناه نسل شماست. بدین ترتیب در اتاقهای کلینیکها صلیب خوردهام زیرا کوچکترینان را محروم میکنید و دربارهٔ زندگی تصمیمگیری میکنید. همین دلیل است که به عنوان کودک نزد شما آمدهام. کلمات من را بگیرید، درخواست من را جدی بگیرید تا پدر ابدی بر شمای نعمتها نازل کند!»
پادشاه رحمت نزدیک میشود و سخن میگوید:
«هشدار! در هر جایی که مادر مقدسترین من ظاهر شد، این علامت خواهد بود.»
اکنون کودک الهی به من یک ستون را نشان میدهد که روزگاری از شب متفاوت است. روزگاه مانند ابر ساخته شدهاست و شبی مثل ستون آتش دیده میشود. در زیورنیخ نیز چنین خواهد بود.
م.: «اما پروردگار، این ستون است! آن ظاهر خواهد شد؟ وقتی این اتفاق خواهد افتاد، پروردگار؟»
کودک الهی سخن میگوید:
«برای هشدار منتظر نباشید، برای معجزه منتظر نباشید، زیرا هر روز، هر دقیقه، هر ثانیه من به شما خواهم آمد. روح خود را مقدس کنید! شما معبد پدر ابدی هستید. کلمات من را جدی بگیرید. در مقدسات کلیسا زندگی کنید! بدین طریق میتوانم به عنوان نجاتدهنده نزد شمای آیم.»
اکنون ولگاتا باز میشود. پارهای از کتاب مقدس فاش ۱۶، آیهٔ ۱۰ و بعدی را میبینم. ولگاتا بر ما تاباندهاست.
کودک مهربانی سخن میگوید:
«در ایمان پایدار باشید و ثابت قدم بماند. خود را به گمراهی ندادید. یاد داشته باشید، پروردگار نزد گوسفندانش خواهد آمد.»
اکنون پادشاه رحمت، عصای خود را بر دل بازشدهاش قرار داده و آن تبدیل به اسپرژیل خون قیمتش شده است. این برای همه مردم حاضر، گفته پروردگار است، و برای کسانی که در دوری از او فکر میکنند. ما را مبارک میدارد: «به نام پدر و پسر - همان من هستم - و روحالقدس. آمین.»
M.: "پروردگار، تو امیدمن هستی."
پادشاه رحمت به تندیسی جدید از مادر مقدسش نگاه میکند و سخن میگوید:
«تندیسها نیز برای من شادی هستند.»
فرزند مهربان یک کلمه شخصی به من میدهد. در مورد خاصی، فرزندی الهی پاسخ میدهد, «تو نخواهی ترک کرد.»
M.: "اما تو پروردگار، لطف خود را بر ما نازل میکنی و این عجیب است."
«به من بنگرید!» گفته پادشاه آسمانی، دوباره ما را مبارک میدارد: «به نام پدر و پسر - همان من هستم - و روحالقدس.»
فرزند الهی از ما خواسته که این دعا را بگوییم و با یک «خداحافظ!» خداحافظ میگوید.
M.: "خداحافظ پروردگار، خداحافظ!"
اکنون دعا میکنیم, «ای عیسی من، گناههای ما را بخشید و از آتش جهنم نجات دهید. همه روحها را به آسمان برسانید، خاصه کسانی که بیشتر نیاز به رحمتت دارند. آمین.»
یک ارتباط شخصی صورت گرفت.
پادشاه رحمت دوباره وارد کره نور میشود و فرشتگان نیز همینطور هستند. کرههای نور ناپدید میشوند.
این پیام بدون تخلف از قضاوت کلیسای کاتولیک اعلام شده است.
کپیرایت مانوئلا
لطفا به بخش کتاب مقدس در پیغام توجه کنید:
فصل شانزدهم، آیه ۱۰ و بعد از آن.
10 و پنجمین آن را بر تخت وحش ریخت. سپس پادشاهیاش تاریک شد، و در دردشان زبان خود را میگرفتند 11 و خداوند آسمان را به دلیل دردهایشان و زخمهایشان لعنت کردند اما از کارهایشان بازنمیافتادند. 12 و ششمین آن را بر رود بزرگ فرات ریخت. آبش خشک شد. بدین ترتیب راه برای پادشاهان شرق آماده میشد. 13 حالا من سه روح نجس در شکل قورباغهها از دهن اژدها، دهن وحش و دهن پیامبر دزدیده بیرون آمدند. 14 چرا که اینها روحوهای شیطانی هستند که نشانههایی انجام میدهند و به پادشاهان تمام جهان میروند تا آنها را برای جنگ بزرگ روز خداوند همهقادر جمع کنند. - 13-14: دشمنان خدا، مانند قورباغهها بیدستوپا اما بلندگو هستند. 15 نگاه کنم که مثل دزد میآیم (متی 24:43) . مبارک است آنکه بیدار باشد و لباسهایش را نگه دارد تا برهنه راه نرود، و عاریتاش دیده شود. 15: یوحنا به عادت خود توصیف ترسناکی دنیا را با یک هشدار فوری برای مؤمنان قطع میکند. 16 و آنها را در مکانی که هبرایی آن آرماگدون است جمع کرد. 16: نام آرماگدون احتمالاً به یادآورنده نبرد مگیدو است، جایی که ارتش دشمنان اسرائیل کاملاً نابود شد. Cf. Ri 4-5; 4 Kgs 9:27; 23:29-30.
شبههای عید فداکاری.
یک جنب کمتر شناختهشده از رویدادهای فاطمه این است که آنها در دهه 1920 ادامه یافتند. دو نفر از سه کودک رؤیایی، یعنی جاسینتا و فرانسیسکو، به ترتیب در سالهای 1919 و 1920 بر اثر گریپ اسپانیایی فوت کردند و مانند آنچه مریم مقدس وعده داده بود، به آسمان رفتند. آنها توسط پاپ ژان پل دوم در سال ۲۰۰۰ تقدیس شدند و توسط پاپ فرانسیس در سال ۲۰۱۷ قدیسان شدند. کودک رؤیایی سوم، لوسیا، به زندگی راهبانی کشیده شد. چون دولت ماسونی پرتغال زندگی مذهبی را ممنوع کرده بود، ابتدا در سال 1921 به خواهران دوروتئان پیوست که مانتوهای خود را در توی و پونتهودرا بر سر مرز اسپانیا-پرتغال نگه داشتند. تنها پس از آنکه پیوس دوازدهم اجازه داد، او در سال ۱۹۴۸ به کارمل کويمبرا پیوست که اخیراً بازسازی شده بود.
در طول زندگی مذهبیاش، حتی تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۵، خواهر لوسیا رؤیاها و مداخلههای مریم مقدس را داشت که به عنوان ادامه پیام فاطمه محسوب میشود.
در سیزدهم ژوئیه ۱۹۱۷، مادر مقدس به کودکان فاطمه پس از یک دیدار با جهنم آشکار کرد که برای نجات روح فقیران گناهکار "خداوند آرزو دارد تا عبادت قلب پاک خود را در جهان برقرار سازد." او وعده داد: "اگر آنچه میگویم انجام دهید، بسیاری از روحوها نجات خواهند یافت و صلح خواهد بود." برای جلوگیری از جنگ بزرگ دیگر، قحطی، تعقیب کلیسا و پاپ مقدس، "من به درخواست معصومیت قلب خود را در روسیه برقرار کنم و در اولین شنبههای ماه با قربانی کردن ارتباط برقرار کنم," دومین سِر فاطمه میگوید.
این پیشگویی زمانی که لوسیا زندگی راهبانهاش را آغاز کرد، حقیقت یافت. بنابراین، در طول دوره نوازندگی خود در پونتهودرا و از سال ۱۹۲۹ در توی، او چندین رؤیای مادر مقدس و عیسی نوزاد داشت، جایی که هر دو آرزوها به شکل ملموس درآمده بودند.
اولین این رویاها در دهم دسامبر ۱۹۲۵ رخ داد، زمانی که لوسیا در سلول خود دعا میکرد، او عیسی نوزاد را در ابر نورانی کنار مریم مقدس دید. ابتدا مادر مقدس دستش را بر کتفهای لوسیا گذاشت و قلبش را با خارهایی که آنها را در دست راستاش نگه داشت نشان داد. سپس، عیسی نوزاد توضیح داد: "به قلب پاکترین مادرتان تاسف بگیرید، که توسط مردم بیاحترامی بهطور مداوم با این خارها سوراخ میشود و هیچکس عمل تعویضی برای بیرون کشیدن آنها انجام نمی�ده." در نهایت، مادر مقدس خود سخن گفت:
" دخترم، قلب من را ببین که توسط مردان بیاحترامی بهطور مداوم با خارهایی سوراخ میشود که از طریق کفر و ناکامگیهایشان آنها را برمیدارد. حداقل تلاش کن تا مرا آرام بگیرید، و اعلام کنید که وعده دادهام در ساعت مرگ، همراه با تمام نعمتهایی که برای نجات این روحوها لازم است، همه کسانی را یاری میکنم که پنج ماه، در اولین شنبه هرماه گناهان خود را اعتراف کنند، قدیسترین قربانیان را دریافت نمایند، یک تسبیح دعا بکنند و ۱۵ دقیقه همراه من باشید تا پانزده راز تسبیح را تماشا کنید، با این نیت که به مرا تعویض کنم."
روز بعد، خواهر لوسیا از جدیدترین پیام مادر مقدس به معترف و رئیس خود اطلاع داد. اما هر دو مشکل داشتند تا این شکل عبادت نوین را پذیرفته و حاضر نبودند حمایت کنند.
دو ماه پستر، در پانزدهم فوریه ۱۹۲۶، لوسیا در باغ مزرعه بود که عیسی نوزاد دوباره به او ظاهر شد (و اکنون تنها) و پرسید آیا عبادت مادرش گسترش یافتهاست. لوسیا از مشکلاتی سخن گفت که یک راهب زنده درون دیوارهای مزرعه و وابسته به اطاعت، در چنین کاری مواجه خواهد شد.
بیشتر از آن، او مشکلاتی را که برخی مؤمنان در پیروی از پیام و انجام شنبههای تعویض داشتند، به عیسی ارائه کرد. برای مثال، برای بعضیها سادهاً ممکن نبود تا در شنبهها اعتراف کنند. بنابراین لوسیا خواستار شد که یک اعتراف قبلی برای هشت روز معتبر باشد. نوزاد عیسی پاسخ داد: "بله، حتی میتواند بسیار طولانیتر باشد، با این شرط که وقتی من را دریافت میکنند حالت نجات یافته باشند و قصد جبران به قلب پاکیزهٔ مادرم داشته باشند."
پس از آن، راهب لوسیا پرسید چرا پنج شنبه وجود دارد. در یک الهام داخلی، دیدارگر فاطمه پاسخ زیر را دریافت کرد:
"دخترم، دلیل ساده است: این دربارهٔ پنج نوع توهین و کفرهایی که علیه قلب پاکیزهٔ مریم مرتکب میشود."
۱. کفریها علیه تعصوب بدون داغی،
۲. علیه بکرگی او،
۳. علیه مادر بودن خداوندش، در حالی که از پذیراییاش به عنوان مادر انسانان انکار میکنند،
۴. آنهایی که سعی دارند بیتوجهی، تنفر و حتی نفرتی را در دل کودکان نسبت به این مادر پاکیزهٔ خود ایجاد کنند،
۵. آنهایی که شما را مستقیماً در تصاویر مقدستان آلوده میکنند."
در سیزدهم ژوئن ۱۹۲۹، خواهر لوسیا به موعود خواهران دوروتئان در توی منتقل شده بود و طی یک عبادت شبانه، احتمالا ظاهرترین ظهور این سری رخ داد. دوباره او مادر مقدس را دید که اکنون پوشیده از لباس سفید است، قلبش با خارهای اطراف آن در دست راست خود نگه داشتهاست. ابتدا به دیدارگر فاطمه رؤیای سهگانه مقدّس نشان داده شد، سپس پیام آمد: زمان رسیده بود تا پاپ درخواست کند روسیه را به قلب پاکیزهٔ او تقدیم کنند - و پنج شنبهٔ تعویض را بنیان گذارد. در روسیه استالین فقط دست بر قدرت دیکتاتوری گرفتهبود؛ در آلمان آدولف هیتلر آمادهی تصرف قدرت شدهبود.
در واقع، او در آن زمان نامهای به پاپ پیوس XI نوشت، اما این نامه در رم بیاثر ماند؛ حتی ظاهرهای فاطمه نیز هنوز توسط کلیسا شناخته نشده بودند. شناخت تنها یک سال بعد و فقط مربوط به رویدادهای ۱۹۱۷ بود، نه رؤیای لوسیا در دهه ۲۰. حتی پیوس XII که در ۱۹۴۲ اولین تقدیس روسیه و جهان را انجام داد و بدین ترتیب نقطه عطف تعیینکننده جنگ جهانی II را به وجود آورد، نتوانست معرفی جمعههای تعهد را پیش برد. بنابراین، اگرچه توسط گروههای دعا فاطمه سراسر دنیا و بسیاری از مؤمنان جشن گرفته میشدند، اما هرگز رسمیاً توسط کلیسا معرفی نشدند.
نتایج ویرانی این نادیده گرفتن در سال ۱۹۳۹ توسط خواهر لوسیا نشان داده شد، کمی قبل از آغاز جنگ جهانی ۲: "آیا دنیا صلح یا جنگ دارد به اجرای این عبادت وابسته است، همراه با تقدیس به دل پاک مریم. همین دلیل است که من بسیار آرزو میکنم گسترش یابد، فوقالعاده زیرا این نیز ارادهٔ مادر محبوب ما در آسمان است." چه همه چیز ممکن بود پیشگیری شود اگر خواستهٔ مادر معشوق مسیح فوراً پیروی شده باشد!
چگونه جمعههای تعهد را جشن میگذارید؟
با روح تعهد برای گناهان علیه دل پاک، باید در اول شنبه هر یک از پنج ماه متوالی (۸ روز قبل یا بعد، یا مرتباً یک بار در ماه) اعتراف کنید.
- قدوس را دریافت کنید.
- تسبیح بگویید.
- پانزده دقیقه روی اسرارهای تسبیح تأمل کنید.
ستون آتشین
مریم مقدس به رؤیای گاراوندال (۱۹۶۱–۶۵) آشکار کرد که قضاوت توسط دو رویداد پیش از آن همراه بود که با این پدر آسمانی دوباره انسانیت را به توبه دعوت میکند. اولین آنها یک بررسی جمعی عذرخواهی است، همراه با یک رخداد کاسمیک (مانند برخورد دو شهابسنگ)، معروف به "آویزو" ("هشدار"). دیگری معجزهٔ دائمی بود، ستون آتش و ابر که در گاراوندال نزدیک درختان کاج ظاهر میشود، محل بیشتر ظهورها (ببینید: مایکل هسهمن: گاراوندال - هشدار و معجزه، مدیا-ماریا ۲۰۲۲). این واقعیت که رؤیای مدوجوریه نیز از چنین ستون ابر سخن گفتهاند، اما این بار در مدوجورجه، نشان میدهد که این معجزه محدود به گاراوندال نخواهد بود. بنابراین، در ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، در محاضرهٔ من دربارهٔ گاراوندال در هرولدسباخ (جایی که ظهورهای مریم بین سالهای ۱۹۴۹–۵۲ رخ داد)، پرسیدم آیا ستون ابرها باید انتظار نرسیده باشد یا حداقل بسیاری از مکانها ظاهر. پیام اخیر سیورنیک این شک را بهطریق شگفتآوری تأیید کرد.
- دکتر افتخاری مایکل هسهمان