سلام، عزیزم یسوع همیشه حاضر در مقدسترین بدن. من بسیار خوشحال هستم که امروز با تو باشم. تو را دوست دارم، ستایش میکنم و تسبیح میخوانم، پروردگارم و خدایم. از نور آفتاب زیبا، مسیح عالی این صبح و حضور در غسل تعمیق (نام حذف شده) تشکر میکنم. خداوند، برای یک روح کوچک دیگر در پادشاهی تو. سلاو یسوع؛ اکنون و همیشه!
«سلام دخترم. من خوشحال هستم که تو و شوهرت نیز اینجا باشید. به شما دو نفر با محبت فراوان از قلب مقدسم سلام میگویم.»
تشکر، پروردگارم و خدایم. خداوند، لطفا همراه (نامهای نزدیکان حذف شده) باش. او باید بسیار رنج بکشد، خداوند به دلیل بیماریاش. لطفاً آنها را در تحمل این صلیب سنگین کمک کنید.
آنها تو را خیلی دوست دارند، خدایم. نمیتوانم فشار روانی که آنها را تحت تأثیر قرار میدهد را تصور کنم. خداوند، به آنان بسیاری از نعمتهای خود در این زمان دشوار بدهید.
«دخترم من با آنها در این زمان سخت رنج هستم. همراهشان در سفرشان هستم. برای آنها بسیار نعمتی ارسال میکنم تا بتوانند هنگامی که صلیبهای خود را تحمل کنند، بسیاری از نتیجههایی حاصل شود و به دلیل ایمان و اعتماد آنان به من، رنجشان میوهای خواهد داشت.»
تشکر خداوند که همراهشان هستید. آنها همیشه تو را دوست داشتهاند، خدمت کردهاند و دنبالت بودهاند.
آنها ستارگان روشن و درخشان برای تو هستند، خدایم. من بسیار غمیدهام به خاطر آنچه که آنها میپذیرند و خواهند پذیرفت،
یسوع. لطفا نزدیکانی را درمان کن. من میدانم که میتوانید، یسوع اگر این خواستهی تو باشد، یسوع، در تو اعتماد دارم. خداوند، همراه من باش این هفته به خاطر یک هفته بسیار دشوار. خدایم، هر نعمتی که برای روزها لازم است بدهد زیرا نمی�بر چه چیزی را هر روز میآورد، اما سهشنبه خاصاً سخت خواهد بود. صلح خودت را به قلب مردم بفرست، خداوند. ممکن باشد آنها باز باشند تا تحریکات روحالقدس را پذیرفتهاند.
«کودکیم، همراهت هستم و هرگز تو را رها نخواهم کرد. در آزمون قرار گرفتهاید و صلحی بهتو خواهم داد تا طوفان دلت را آرام کند چنانکه دیگران نیز متوجه خواهند شد. شاهدیت از طریق این آزمایش لازم است، محبوبم. اجازه دهید نور من از طریق تو براق شود با نشان دادن عشق و بخشیدن به کسانی که سعی در آسیبرساندن بهتو دارند. محافظت میشوی، دخترم. هیچکدام از موهای سرت نیز ضرر نخواهد دید. تو را در زمان مناسب از اینگونه وضعیتها بیرون خواهم آورد همانند سایر موقعیتهای دشوار. اجازه دهید که این یک دورهی پاکسازی باشد. قبول کن این صلیب برای دیگر روحهایی که نیاز به تبدیل و درمان دارند تقدیم شود. بسیاری اطرافت زخمی هستند و با حملهور شدن به دیگران نشان میدهند که خودشان نیز زخم دارند. همین اتفاق در مورد من بیشتر رخ داد و همچنین بر فرزندانش هم خواهد بود. کودکیم، تو هیچکارایی برای ایجاد این وضعیت نداشتهای اگرچه دربارهٔ آنچه ممکن است باعث ناراحتیِ دیگران شده باشی فکر کردهای. در اینجا بیگناه هستی. کودکیم، به گمراهکننده گوش نده که میخواهد از خودت و تصمیماتت شک کند. آیا تلاش نکردهای تا با هر تصمیم عادلانه و دادگستری باشند؟»
پروردگار، سعی کردم اما این نمی�خید که بهترین تصمیمها را گرفتهام.
«بله، کوچکم، ولی تلاش کردهای، نه؟»
آری، پروردگار.
«این همهی چیزی است که از تو میخواهم. کودکیم، تو خدا نیستی و بنابراین کامل نیستی. سیاستها و اصولهایی را اعمال میکنی که برایت تعیین شدهاند در حالیکه هرگز ممکنترینبارها لطفگو باشی. این مسئولیت رهبران است. کودکیم، زیر پناه مادرم از این طوفان بگذری و پس از گذشتنِ آن، خواهی دید که آرامش دوبارهای در روحت خواهد بود. هوا همیشه بعدازطوفان تازهوتابستانی نیست؟»
آری، پروردگارم.
«و همینگونه دلِ تو نیز خواهد شد. آرامش و قوت دوبارهای تجربه خواهی کرد و حتی بیشتر اعتماد به عیسیت خواهی داشت.»
متشکرم، پروردگارم و خدایم! من از تو دوست دارم.
«و من نیز از تو دوست دارم. به من اعتماد کن.»
آری، عیسی. پروردگار، آیا چیزی داری که بخواهم بگویید؟
«بله، گوسفندی کوچکم. چیزهای زیادی برای گفتن داریم. تو دربارهی رؤیایی که از خدمتکار و پسرم شنیدی تردید داری؟»[i]
بله، پروردگارم. میپندارم این از شما بود و پیشگویی است. فکر میکنم ممکن است با آنچه در هفتههای گذشته به من گفتهاید مرتبط باشد.
«فرزندی، رویداد رؤیایی که توسط رسولم دیده شد برای کشورت پیشگویی بود. این رخداد غمانگیزی واقع خواهد شد. برای قربانیان آن دعا کن. برای روحشان و برای کسانی که چنین گناهکارانه و خشونتآمیز اقداماتی را انجام میدهند دعا کن. کسانی که در این اعمال خشونتآمیز شرکت خواهند کرد، توسط شیاطین کنترل شدهاند. حالا برای آنان دعا کن، چرا که دلهای سختشان هنوز تغییر خواهد کرد. پس از آنکه چنین قتلعامی انجام دهند، تقریباً غیرممکن است تا تغییر کنند، زیرا همه چیز را به دشمن تسلیم کردهاند.»
پروردگارم، شما میتوانید تمام این کارها را متوقف کنید. لطفا پروردگارم. مانع از انجام چنین اعمالی خشونتآمیز و نفرتانگیزی شوید. شما، پروردگارم، داور همهی هدایایی خوب هستید. به آنان نیکیهای تبدیل شدن بدهید. کودکان خود را که اینقدر بیگناه هستند محافظت کنید. لطفا پروردگارم، فرزندان خانوادهها را حفاظت کنید
عیسی. آنها را حتی اگر در دیدگاه عمومی باشند پنهان کنید یا بهتر است آنها را از خطر دور نگه دارید. عیسی، من شما را میطلبم تا قربانیان بیگناه را محافظت کنید؛ خانوادههایی که فقط سعی دارند زندگی کنند و فرزندانشان را بزرگ کنند، عیسی. آنها در جستجوی مشکل نیستند پروردگارم و ما نیز فرزندانتان نمی�استیم. لطفا دلهای سنگی کسانی که قصد خشونتآمیز کردن دارند تغییر دهید پروردگارم
معجزهآسایی فیلم را بردارید که چشمشان را پوشیده و باعث کورکردگی روحی و تاریکی میشود. به آنان چشمان همدردی، دلهای نرم و عشق و گوشهایی برای شنیدن خبر خوب شما بدهید، خبر زندگی در تو عیسی مسیح پروردگارم و نجاتدهندهما. عیسی، من از شما میطلبم. چه کاری باید انجام دهم عیسی؟ من هیچ چیز نیستم پروردگارم اما هنوز هم مرا دوست دارید. میدانم که هر یک از فرزندانتان را دوست دارید. پروردگارم، عشقت جواب همهی مشکلات ما است. لطفا عیسی، من شما را میطلبم، اجازه ندهید این شر به سرزمینی که برای مادرتان مریم ملکه آمریکا تقدیس شدهاست بیاید
«فرزندی کوچکم، تو از قربانیان آینده پرشور و عاشقانهای هستی. این را میبینم و آنرا میدانم. فرزندی من، مانند تو، آرزو دارم که این تخریب و مرگ بر خانوادههای زیبایی گذشت کند. بهت یادآوری کنم که هدیهی بزرگ آزادی اختیار است که پدرمان همهی فرزندانتان را دادهاست.»
بله، پروردگار. به خاطر دارم و هنوز هم از تو خواهم گوید. آیا قلبهایشان نمی�برند بر اثر عفو و عشقت بینظیر؟ میدانم که توانایی تغییر سختترین دل را داری. میدانم که تو، کسی که دریای سرخ را تقسیم کردی و قوم خود اسرائیل را نجات دادی، نیز راهی برای این خانوادهها فراهم کنید تا از چنین غضب و ناعادلانهای فرار کنند. پروردگار، اگر آزادی ارادهٔ این مرتکبین شرور خشونت را نقض نکنی، من قبول میکنم. تو، پروردگار هنوز میتوانی بچههای عزیز خودت را به امان برسی. میتوانید دریای سرخ برایشان تقسیم کنید و آنها را در امن به سرزمین جدیدی ببرید که از نقشه دشمن آزاد خواهند بود. یسوع، قلب فرعون را تغییر ندادی، اگر چه او را چند بار فرصتی دادی، اما هنوز قوم خودت را از مصر بیرون آوردی و آنان را از ارتشهای فرعون نجات دادی. لطفا، یسوع، تو میتوانی هر چیز و همه چیزها رو بکنی چون تمام قدرتمند هستی. یسوع، لطفا این خانوادهها را به مکانی امن و پناهگاه هدایت کن، حتی اگر خانهشان تخریب شود. لطفا، پروردگار من مهربانی و خداوندم.
«فرزندم، دعاهایت رو میشنوم. بر روی بچههای فقیر، گمشده و شرور است که تغییر کنند. اما به دلیل عشق و درخواست تو که نمیتوانم مقاومت کنم، یک خانواده را به امان هدایت خواهم کرد.»
فقط یکی، یسوع؟ ولی پروردگار من برای هر کدام از این خانوادهها مراقبت میکنم. لطفا، پروردگار؟
«کودکی عزیزم، به دیگران صدا خواهم زد اما فقط یک خانواده گوش خواهد داد و دستورهای من را دنبال خواهند کرد که آنها را در امن از خطر بیرون میآورد. گریه نکن، فرزندم. این رویداد بر اثر دلهای بچههای من از این ملت است که علیه من، خدایت تو برگشتهاند.»
ولی یسوع. بسیاری هستند که تو را دوست دارند و خدمت میکنند، پروردگار. آیا درست نیست؟
«بله، فرزندم. بسیارانی هستند که من رو دوست دارن و به من خدمت میکرن اما کمی از آنها این کارو کامل انجام میدن. کم هستند تعداد کسانی که فرمانهای مرا رعایت میکنن. دعا کن، کودکی عزیزم. برای آنچه خواهد آمد دعا و روزه بگیر تا جانهایی که نابود خواهند شد در ایمان خود ثابت قدم باقی ماندند. شهادتشان حاصل خواهم داد اما نه قبل از اینکه ملتت تو بسیار آزمون شود. آزمونها، فرزندم پاکسازی میکنند. بسیاری نیاز به پاکسازی دارند تا دلهایشان دوباره به من برگردن.»
بله، عیسی من. میدانم این را و باور دارم که تو محبت و رحمت خودی هستی. تو خوب، مهربان، باریکبین، نیکیدار و عادل هستی. از تو عشق میکنم، عیسی. میدانیم و باور داریم که تو صلح، وحدت و محبت را خواستار هستی و هیچ چیز جز خیر برای همه فرزندانت. آنچه در حال آمدن است برعکس این است و شیطان نویسنده این جنگ وحشیانه، این شر و کشتار بیگناهان است. هنوز، خداوند تو توانایی حفاظت از آنها را داری. من ادامه خواهم داد به دعا کردن برای رحمت تو، خدای ما بر بیگناهانی که در مسیر چنین غضب دیوگونهای هستند. تو خالق جهان هستی و تو خدای ملت ما هستی، چه کسی هم بگوید. آنها ناطقنده اکثریت نیستند. عیسی، میدانم نیاز داریم به یک فراخوان برای بیدار شدن، خداوند و که تو این کار را چند بار انجام دادهای. عیسی، لطفا قلبهایمان را تبدیل کن. اکنون ما را بیدار کن، خدای ما قبل از آنکه برای بسیاری دیر شود. همهما را زیر پناهداری مادر مقدست قرار بده و ما را از شر محافظت کن، خداوند.
«فرزندم، یک لحظه هم فکر نکن که قلب من شکسته نیست برای این کودکان بیگناه من، چرا است. دل مقدسی من آرزو دارد تا یک سپر نامنظر به دور هر خانواده و خانهشان قرار دهد. اما من این کار را نخواهم کرد، زیرا دخالت در آزادی اراده فرزندانت هستم که راه تاریکی را دنبال کردهاند. ولی من هشدارهایی برای این خانوادهها خواهم داد و دعوتهایی نیز خواهد شد تا وقتی که این رویداد رخ میدهد دور باشند. فرزندم، آنهاست که دعا میکنند گوششان به صدای من خواهم کرد و در زمان حمله شیطان دور خواهند بود. اگر بیشتر از فرزندانت راه من را دنبال کرده بودند و بدون وقفه دعا میکردند، صدایم را شنیدند و پیروی کردند، مانند خانواده مقدس که با سرعت فرار کردند وقتی فرشته به یوسف در خوابش ظاهر شد. من غمگین هستم که این چنین نخواهد بود، ولی گوش یکی از خانوادهها را باز خواهم کرد و زندگیشان نجات خواهد یافت.»
عیسی، آیا گوش یک خانواده دیگر هم باز میکنی؟ خداوند، یک خانواده بزرگ با کودکان؟ لطفا گوششان هم باز کن. اجازه بده که فرزندان همه این خانوادهها صدایت را بشنوان و پیروی کنند تا به امنیت برسند. لطفاً، خدای ما. تو کامل هستی. ارادهات کامل است. اگر ارادت نباشد برای هدایت این بچههای بیگناه به امنیت، پس چنین باشد. نمیتوانم باور کنم که تو از این کودکان بیگناه و ناآگاه از شر صرفا محبت را رد میکنی، خداوند.
«فرزندم، همهایی که من را دوست دارند در پادشاهی آسمانی من پذیرفته خواهند شد.»
چنین باشد، عیسی. ارادت کامل است، اگرچه نمی�بمیدم چنین شر و خشونت را، نه میدانم چگونه این وحشتانگیز بودن را تحمل کنیم.
«دخترم، باید آنرا همانگونه که مادر مقدس من انجام داد تحمل کنی؛ با ایستادن در دعا در پای صلیب مقدس من. دلش شکسته و توسط نیش نفرت به من سوراخ شده بود اما در برابر چنین خشونت علیه خداوند، او با عشق ایستاده و خواستار اتحاد قلب خود با من شد، برای عشق کسانی که من را صلب کردند. او آنجا ایستاد، مرا تماشا میکرده، نمیتوانست چشمهای زیبای وفادارش از رویم بردارد، پسرش، نجاتدهندهاش، خدایش. زیرا خودش خواستار زندگی در چنین خشونت وحشتناک علیه تنها مرد بیگناه، خدای همه بود تا بتواند در صلب عشق من شرکت کند. او، مادر خدا و مادر کلیسا دعا کرد و عاشق شد. همین چیزی که از تو میخواهم و از تمام فرزندان نورم. دعا کنید، قربانیها را تقدیم کنید. برای تبدیل روحهای انسانها روزه بگیرید. ادامه دهید زندگی انجیل را بهروزرسیدن آنچه در اطراف شما رخ میدهد. من تکرار میکنم، پسرانم، در انتقام و خشونت شرکت نکنید. نفرت را با عشق جایگزین کنید. برای دشمنانتون دعا کنید و برای کسانی که تو رو تعقیب میکنند. همینگونه باید فرزندان من رفتار کنند. این معنی ندارد که اجازه ندارید خانههای خودتان و خانوادههاتان را دفاع کنید. شما نه تنها مجاز به انجام آن هستید، بلکه انتظار دارم از شما بکنید زیرا مسئولیت محافظت از خانوادهها بر عهدهی شماست. آنچه میگویم مربوط به انتقام پیشگیرانه علیه کسانی است که دشمنانتون محسوب میشوند. مانند کسانی که در خدمت تاریکی هستند نشوید چون پسران نور هستید، من هستید. مثل من باشید. مثل مادرم و پدر مقدس من، یوسف نازارتی باشید. گاهی اوقات محافظت از خانوادهها شما را مجبور به فرار کردن به یک مکان امن میکند. مانند کبوترها نرمدل باشید و همچون سلیمان حکیم باشید. من کمکتان خواهم کرد.» (عیسی مارهای زهرآگین گفت اما وقتی که در نوشتن این موضوع تردیدی داشت، با محبت کلماتش را تغییر داد به پادشاه سلیمان. او میداند چقدر از مارها نفرت دارم و واژه «مار» باعث سردی بر پشت من میشود زیرا یاد آفرینندهی دشمن است.)
سپاس، خداوند برای کلمات هشدار دهندهاتان و تعلیمات. کمک کنید، خدایمان که به صدا کوچک آرام تو در این دنیا پر از صداها و توزیعها گوش بدهیم. کمک کنید، خدایمان که دوباره به سویت برگردیم و راه عشق تو را دنبال کنیم. کمک کنید تا شجاع باشیم و در برابر چنین شر وحشتناک دلیری داشتهباشیم، زیرا تو هستی کسی که ما پرستش میکنیم، و تو همهقدرت، همهدانا و تمام عشق هستی. عیسی، به تو اعتماد داریم. عیسی، به تو اعتماد داریم!
«فرزند من، فرزند من، اگر بیشتر از فرزندی که دارم مرا دوست داشته و بر من باور داشتند چه دنیا متفاوتی بود برای شما. من فرزاندهٔ خود را دوباره دعوت میکنم تا در پناهگاه دل مقدس و رحمتآمیزی برگردند. بعضیها صداهای من را شنیدند، دعوت من را شنیدند و به سوی من آمدند. بسیاری از آنها دعوت مرا رد کردند. من میخواهم فرزندی که دارم خوشبخت باشند و آزاد از بندگی گناه. لطفاً فرزندان من برگردید به سوی من. حالا برگردید چرا ساعت تاخیر کردهاست و تاریکی نزدیک است. وارد نور شوید. حالا بیایید تا هنوز میتوانید کمی نور ببینید، اگرچه تاریکیها و سایههایشان فرود آمدهاند. من شما را دعوت میکنم که به آغوش مقدس و محبتآمیزی مرا بیایید جایی که نجات و پادشاهی پدرت منتظر شماست. توها را دوست دارم. حالا بیایید، فرزندان من. زمان برای تلف کردن نیست.»
عیسی، تو را دوست دارم. به من اجازه بده تا خودم را عیسی برای کسانی که تو را رد خواهند کرد تقدیم کنم. مرا بگیر، پروردگار. میخواهم فرزندان من و فرزندی که داری عشقت کنند، چرا که نه تنها شایستهٔ عشق هستی بلکه جوهر عشق هم هستی. به زندگی خودم اجازه بده تا قربانی زندهای برای برادران و خواهرانم باشد. لطفاً عیسی، کوچک و هیچچیز در طرح بزرگ این دنیا هستم، اما آنچه هستم و چه دارم را با میل کامل به تو میدهم.
«تشکرید، گوسفندی که دوست داریم بسیار. من پیشنهادی که کردی را قبول کردهام و از قبل آن را پذیرفته بودم. خانوادهٔ شما برای من زندگی خواهند کرد و ادامه مسیر نجات خواهد داشت. قربانیهایی که تو و کل خانوادهٔ خود میکنید روحهای دیگر را به آسمان هدایت خواهند کرد. همینطور برای همه فرزندی که خانهها، سبک زندگیشان را ترک کردهاند تا دعوت مادرم را پذیرفته باشند در جامعههای او بزیستند. آنها زندگی صلیب را خواهد زدن و با عشق قربانیوارشان و میل به دنبال کردن من هر جا که بروم بدون هیچ هزینهای بسیاری از روحها نجات خواهند یافت. این، فرزندت است زندگی مأمور نجاتی که جان خود را برای برادرانش و خواهرانش گذاشتهاست. نمونه باشید، فرزندی که نور هستید، چرا که با همین روش پدرم طرح تجدید حیاتش را به انجام خواهد رساند. عزیزان من، زمان برداشت نزدیک شدهاست. خوشبخت باشید. برای روح صلح و شادی دعا کنید چون طرح پدرم در حال اجرا است. همه چیز خوب میشود. یک باهار بزرگ بعد از برداشت پاییز آمده ولی بدون زمستان، فرزندان من. شما زمستانی خواهید دید که طولانی و سخت خواهد بود. متافوریکاً دربارهٔ زمستی روحانی سخن گفتهام اما حقیقت را گفتم چرا که من حق هستم. دعا کنید، عزیزان.»
تو کافی نماز نمی喚ده و این فریاد جنگ است. تو در یک نبرد برای روحها هستی. اسلحههای خود را بردار، یعنی تسبیح و میسای مقدس. اسلحههای خود را بردار و بپر، روزه دار و خدا را جستجو کن. فرمانهای من را پذیرفته. زندگی مقدسی داشته باشید. با اعتماد به نفس بلند ایستاده باشید زیرا امیدی در من هست. فرزند کوچکم، تو مبارزه میکنی تا کلمات جدی من بنویسی، اما قلبت قوی است. هیچ ترس نداشته باش برای من
و مادرم با تو و همه بچههای من هستند.”
عیسا، از پیامهای عشق شما تشکر میکنم و ستایش میکنم. قلبت و کلماتت بسیار قوی است، عیسی. فقط کمی از قدرت شما را احساس میکنم اما باعث میشود که من به شدت تحت تأثیر قرار بگیرم. هنوز هم عشقت روشن میآید و رحمت تو مانند یک پرتو گرم نور خورشید بر من جاری شدهاست. حضورت آرامش آورد یا نمیتوانستم چنین شدتی را تحمل کنم. از فضل شما، خداوند، برای انجام ارادهی شما تشکر میکنم. ارادت شما کامل است. ارادتم مقدس است. عشق دارم به ارادت شما. از تو خواهم که ارادات من را خم کرده و آنرا با آتش عشقت خود ذوب کنه. آنرا در قلبت ریخته، عیسی، جایی که شکلش بر اساس تصویرت و ارادتت خواهد بود. ما را بکار ببر، عیسی. فرزندان نور شما را بکار ببر. ما را به امنیتی وارد تجدید نظر کنید، عیسی. از تو، خداوند، لطف کن. کمک کن تا شاهدانی در این زمان تاریکی باشیم. عشق دارم به تو، خدای زنده و قدرتمند. عاشقت داریم و با همه آنچه که هستیم خدمت شما میکنم. هیچ چیز دیگری ندارم برای دادن به شما، خداوند، پس خودم را به تو میدهم، کوچکتر از این نیست. تمام چیزی است که دارم تا بدهم.
“تشکریم فرزندم. فقط همین خواستهام. تو را در قلب مقدس من و در قلب مادر پاکیزمن پنهان خواهم کرد. تو، شوهرت (پسرم) و بچههایت را در قلبم نگهداری میکنم. عاشقت داریم و با فضل به شما پر شدهاید تا عشق قهرمانانه داشته باشید. عشق باشید، نور باشید، من باشید، فرزندان تجدید نظر. همه چیز خوب خواهد شد. ترس نداشته باش زیرا من با تو هستم.”
تشکریم خداوند. تشکر میکنم برای خانوادهی من، خداوند. بسیار سپاسگزارم به شوهرم، دخترهایم و پسرم. از دوستان زیبایی که دادهاید عشق دارم. از نوههایم و تمام خانوادهام (شوهرم هم) سپاسگزاری میکنم. عاشقت داریم، خداوند، و برای هیچکس گمشده نشود دعا میکنم. همهشان را در دست شما نگه داشته باشید، عزیز نجاتدهنده. تمامی آنها، هر یک از آنها را به تو و مادر مقدست مریم سپردهام. عاشقت داریم و بر تو اعتماد داریم، عیسی.
«سپاسگزارم، فرزندم. حالا با صلح بروید. در نام پدرم، در نامم، و در نام روحالقدس مقدست شما و شوهرتان را مبارک میگویم. با روحی از صلح و عشق بروید. هیچکدام از آزمونهای پیش رو ترسید زیرا اینها شما را قویتر، داناتر خواهند کرد و محبت من برای شما آشکار خواهد شد. پس از آن دوباره زنده خواهید شد. در دعا باقی بمانید تا آرامش پیدا کنید. دوست دارم تو. همه چیز خوب میشود. دیگران را دعوت کن بهنامت دعا کنند. دوست دارم تو. با تو هستم و هیچکس نمی�بر شما جدا کند.»
سپاسگزاری برای تمام نعمتهای خداوندانه، عیسی. زندگیام و عشقام را بهدست تو سپردهایم. دوباره «بله» میگویم به تو، عیسی، چون میدانستم شوهرم هم همینطور کردهاست.
«سپاسگزارم، فرزندانم، با محبت من بروید.»
[i] (یادداشت: خواب ذکرشده در ویدیویی که از این لینک قابل دسترسی است:http://www.morningstartv.com/propheticperspective-current-events/urgent-warning-isis-coming-america-gate-hell-has-been-opened )