جنگجوی دعا

پیام‌هایی به آن در ملاتز/گوتینگن، آلمان

۲۰۱۵ سپتامبر ۲۷, یکشنبه

هفدهمین یکشنبه بعد از پنجاه‌هزار.

پدر آسمانی پس از قداس مقدس ترنتین بر اساس پیوس پنجم در اتاق بیمارستان خانه شکوه در ملاتس با استفاده از ابزار و دخترش آن سخن می‌گوید.

باسم پدر، پسر و روح‌القدس آمین.

پدر آسمانی می‌گوید: امروز شما هفدهمین یکشنبه بعد از پنجاه‌هزار را جشن گرفته‌اید، زیرا این هفدهمین یکشنبه پس از پنجاه‌هزار است و آن را در آخر هفته گذشته پیش بردید. این آرزو و اراده من بود. پیامی که از اتاق بیمارستان می‌آید.

من با ابزار خود، دختر مطیع و متواضعم سخن گویم آن سخنان مرا تکرار می‌کند اگرچه برای او انساناً دشوار است. این در بالاترین آزارها قرار دارد، یعنی عیسی مسیح، پسر خدا، امروز در فرزندان کشیشی که به او اطاعت نمی�برند، از این آزارهای عالی رنج می‌برد. آن‌ها دوباره او را صلیب می‌کشند، تاج خار بر سرش گذاشته‌اند، او را شلاق زده و با او تمسخر کرده‌اند. برای تو، کوچکم، معنای این است که به بالاترین درجه این آزارها دچار شده‌اید، زیرا من باید از تو استفاده کنم مانند یک بازیچه. من، پدر آسمانی، دردت را می‌بینم و آن را بیشتر از خودت احساس می‌کنم. پسرم در خداوندی و انسانیتیت رنج می‌برد.

امروز تو کمی به گولگوتا رفته‌ای و بالاترین آزارها را تحمل کرده‌ای. انساناً، تو بسیار زود پایان یافته‌ای اما قدرت الهی از تو خواستار بیشترین است. تو صلیب را نگاه می‌کنی، صلیبی که درد من است، صلیب پسرم. این اندازه رنج برای تو امروز است، تاج خار. با تردید زیاد اجازه می‌دهم تا این آزارها را تحمل کنی اما آن‌ها لازم هستند برای فرزندان کشیشی من یعنی اسقف‌هایم، ارشمندیس‌هام، کاردینال‌هایم و کشیش‌های آلمان که در حاشیه ایستاده‌اند. آنها وظیفهٔ خود را از دست داده‌اند و تو، کوچکم، با گلهٔ کوچیکت و پیروانت رنج می‌کشی. تو نمی‌توانی آنرا بفهمی. تو بالاترین آزارها را تحمل کرده‌ای و گریه کنی زیرا فکر می‌کنی دیگر قادر به تحمل نیستن.

هیچ پزشک نمی�برد این دردی از تو امروز، اگرچه التهاب شدیدی در بازویت شکل گرفته‌است. در این روز یکشنبه، من از تو خواستار این رنج‌ها هستم که آنرا نمی‌توانی بفهمی.

چقدر آنها مرا، پدر آسمانی را ناپسند می‌کنند و با پسرم تمسخر کرده‌اند که برای شما همه چیزها را تحمل کرد، بالاترین دردها. من پیامبرت را به تو فرستاده‌ام تا تو را نجات دهیم. ببینین آن رنج‌ها! او این فدا کردن را بر عهده گرفته‌است. آیا هنوز نمی�بردی برگردی؟ آیا می‌خواهی این آزارها را روی قلبم بگذارید، پدر آسمانی؟ و پسرم باید در کوچکم همچنان رنج کند. آیا همین چیزی که می‌خواهید اگرچه من همه شما را نجات دادن خواهم؟ عشق مرا هیچگاه پایان نمی�برد.

اکنون مجبور شدم تا مأموریت، مأموریت جهانی، به کشور دیگر منتقل کنم. این رنج جهان بسیار سخت است که فرزند کوچکم باید تحمل کند. و هنوز هم او می‌گوید: "بله پدر، تو نمی喚دهی مانند من می‌خواهم. چقدر پسران کشیش‌های من از من چه کرده‌اند! چقدر رنج به من رسانیده‌اند. با این همه همچنان بسیار زیادی از مؤمن‌ها وارد این کلیساها مدرن شده اند، اگرچه آلودگی و همجنس‌گرایی در این کلیساهای مدرن نفوذ کرده است. آیا بسیاری از این مؤمنان که گمراه می‌شوند و اشتباه می‌کنند نمی喚دهند باید بیرون بمانند؟ شیطان قدرت را در این کلیساها گرفته است. تابوت‌ها خالی هستند و کشیش‌ها اغلب تحت تاثیر شیطانی قرار دارند و توسط شر محصور شده اند. مؤمنان نیز گم شده‌اند و از راه خود خارج می‌شوند. روزی مجبور خواهید شد فرار کنید، اما برای بسیاری آن وقت خیلی دیر خواهد بود زیرا شما تحت تاثیر شیطان قرار گرفته‌اید و توسط شر محصور شده اید. بعداً دیگر نمی喚دهید که آزاد شوید.

چرا باور ندارید؟ آیا من پیامبرم را برای نجات شمای از این ویرانی انتخاب نکرده‌ام؟ می‌خواهم شما را از این آلودگی که در آنجا حاکم است، حفظ کنم. کشیش‌ها مادر عزیزمن و پاکی او را نفرت دارند. آنها پاکی زندگی نمی喚دهند. برعکس، همجنس‌گرایی به آنها دست یافته است و شیطان دسترسی خود را به روح‌هایشان، روح‌هایی آلوده، پیدا کرده است.

آلمان بارگیری را از دست داده است این برای خداوند شما عیسی مسیح که می‌خواست آلمان را در بالای کلیسای کاتولیک و جهان قرار دهد، بسیار تلخ است. شما آنرا به خطر انداخته‌اید، و فرزند کوچکم رنج‌های بزرگ‌ترین را تحمل کرده است و شما نمی喚دهید و نمی‌توانسته اید این چوبک را بگیرید. او می‌خواهد شمای با فداکاری بزرگی خود و رنج جهانی نجات دهد. بر روی شمای گریه می‌کند زیرا نمی‌تواند باور کند که شما بازگشت نمی‌خواهم، اما شما می‌توانید و نخواهید. ولی همچنان من از شمای دوست دارم.

یک خنجر به دل من زده شده است و این ضربات خنجری را فرزند کوچکم امروز احساس کرده است. آن خنجرهایی بودند که در قلب پسرم توسط پسران کشیش‌های عزیزمن فرو برده شدند. نمی喚دهید می‌توانستید اندازه‌گیری کنید چگونه آخرین زمان، که هنوز به شیطان اعطا کردم، مانند این باشد. شیطان همچنان بر روی این پسران کشیش‌ها قدرت دارد - هنوز هم. اما وقتی من با عنوان پدر آسمانی دخالت کنم، آنگاه برای این کشیش‌ها دیر خواهد شد، آنگاه دیگر نمی喚دهید که آنها را از عذاب ابدی نجات دهیم.

من آنان را با روح‌های فداکننده خود نجات می‌دهم. آنها را در اختیار شما قرار می‌دهم. به این پیشگویی‌ها، به عدالت من و عشق همسایه ایمان بیاورید. این دستورهایی هستند که امروز برای شما صادر کرده‌ام. من پدر آسمانی عادل هستم. و در زمان مناسب باید از شماست قضاوت کنم.

شما پیام‌آوران مرا ناپسندیده و رد کردید. به کلمات آنها گوش نداده‌اید. این پیشگویی‌های من برای نجات شما بود. آن‌ها را با باد پراکنده کرده‌اید. او در غم و اندوهشان فریاد زده است. می‌توانید آنها را بر روی اینترنت بخوانید. ایمان بیاورید و اعتماد کنید! فرزند کوچکم خودش را به اختیار شماست گذاشته است. آیا می‌دانید چه معنایی دارد برای آن‌ها رنج جهان را قبول کنند؟ او عشق همسایه و دشمنان را عملی می‌کند. اما شما حتی خیرخواهی نمی喫دیم انجام دهید. از کسانی که کثافت را در کلیساهای مرا آورده‌اند، دوست دارید. اما پیامبران من را ناپسندیده و روحشان را کشتید.

فرزند کوچکم در روحش شهادت می‌دهد. این بیماری آگونیش است. همه می‌خواهند او را نجات دهند. و عیسی مسیح، فرزندی من، در روحه‌اش رنج‌های نامیزدانه‌ای تحمل می‌کند. چقدر بیشتر از کشیش‌ها ناپسنده شود، آنقدر بیشتر آنها را دوست دارد. عشق شمشیرش است. اجازه می‌دهد که دوباره به قلبش وارد شود، اگرچه می‌خواهد این کشیش‌ها را نجات دهد. چرا یکبار خیرخواهی انجام نمی喫دیم؟ همسایه خودتان را بیرون راندید. چرا پیامبران و پیام‌آوران مرا از کلیساها بیرون رانده‌اید و اجازه دادید که کثافت جریان یابد? چرا این موضوع را تشخیص نداده‌اید؟ من می‌خواهم روح شما را نجات دهیم. نمی喫دیم دیدن آنکه بسیاری به ابی دایمی سقوط کنند و باید تماشا کنم، زیرا برای همیشه است. شماست محکوم به هلاکت اگر آمادگی بازگشت ندارید. یک پیام‌آور و پیامبره‌ای فرستاده‌ام. آنها را در رنج فداکنندگی‌شان به شما داده‌ام. امروز، این روز شنبه، مجبور بودم او را از بزرگترین فداکاری گذراندم زیرا می‌خواهم شماست نجات دهیم. آیا فهمیدید یا هنوز هم ایمان ندارید؟ او را در اختیار شماست و گفت: "بله پدر، اگر خواستی، این رنج‌ها را برای تو تحمل می‌کنم، چون خودم را به طور کامل به تو سپرده‌ام، با همه آنچه هستم و دارم، با تمام دل من، با تمامی روح من، با تمامی بدن من. با همه رنج‌هایم متعلق به تویی. می‌توانی از من بر حسب میلت استفاده کنی، حتی اگر زندگی مرا بگیرد، آماده‌ام".

عزیزان فرزندان، از شما تشکر می‌کنم، از همه شما تشکر می‌کنم، از شما تشکر می‌کنم، عزیزان پیروانی که دعا و توبه می‌کنند، شما که شب‌های توبهٔ را طلب کرده‌اید، شب‌هایی پر از دعا که باور خود را متوقف نمی�یدهید و پیروی از مخلصتان را متوقف نکردید، شما که دعا و توبه را متوقف نکردید من از شما تشکر می‌کنم و عزیزان کوچک گله‌ام. از شما تشکر می‌کنم، عزیز کوچولو، که این دردهای نامعلومی را بر عهده گرفتی برای پسران کشیش‌هایم.

اکنون شما را باریک می‌کنم، پدر آسمانی‌تان، در سه‌گانه، با همه فرشتگان و قدیس‌ها، به ویژه با مادر محبوبتان که اشک‌هایی تلخ ریخته‌است و تو، کوچولو، من از نام پدر و پسر و روح‌القدس خاصاً برای شما باریک می‌کنم. آمین. باور داشته باشید و اعتماد کنید، زیرا من شما را بی‌حد و مرز دوست دارم. آمین.

منابع:

➥ anne-botschaften.de

➥ AnneBotschaften.JimdoSite.com

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید