مادام مقدس ظاهر شد و من در یک ekstazi عمیق بودم. در لحظهای که او رفته است دوباره. او به ما نیرو زیادی برای طی این مسیر آخر داده است. از ما میخواهد بسیار آن اشکها را که در هرولدسباخ ریخته، بشناسیم، زیرا برای این مکان دعا میگرید، که او با کوچکترین یسولین آنقدر دوست داشت. همچنین جزویت دوباره گریه خواهد کرد.
مادام مقدس میگوید: همانطور که شما همه میدانید، یسولی در یک کابینه قفل شده بود و آنجا با درد بسیار گریست. من نیز، مادر عزیزتان، دوباره در مجسمه خانه زیارتگران گریختم، جایی که اشکهایم را ریختهام که پذیرفته نشدند. این اشکها از عشق بودند که برای کشیشان و زندگی ناهنجار بود. به ویژه برای مادران دعا کنید تا بتوانند یک اعتراف توبهکاری کنند و دوباره رزاری بگیرند، سپس با آنها خواهم بود و آنها را محافظت میکنم و راهشان را به راستی واقعی بازمیگرداند.
من، مادر مقدس، در اینجا به عنوان ملکه گلها ظاهر شدهام. امروز نیز بر شما گلهای گلی ریختهام، نه در این مکان، بلکه در خانه زیارتگران. در این مکان عیسی محبوب را برایتان نشان میدهم که باید با من خاصاً عبادت شود. به عیسی محبوبتان دعا کنید و نعمتهای ویژهای از خضوع دریافت خواهید کرد. خضوع مهم است، فرزندانم. با خضوع شما بسیاری چیزهایی را انجام میدهید که بدون آن نمیتوانید انجام دهید. شما کودکان ضعیف هستید. اما من برای این تواناییهای الهی درخواست میکنم. در قدرت الهی همه چیز را کنترل خواهید کرد. آنجا به ویژه تقویت شدهاید. حالا کودک عیسی محبوب را بر رویتان قرار دادهام و او را در دستتان گذاشتهام. این کودک سلطنتی است. آن خواهد بود که بر زمین حکومت میکند.
مادر مقدس به من گفت، وقتی کمی قبل ظاهر شد، که این فوضى در کلیسا برای شما تقریباً تحملپذیر نیست. هنوز دستهای پدر آسمانی را نگه دارد تا این رویداد سخت روی زمین نیامد. مادر مقدس دوباره و دوباره از روحها میخواهد که او بتواند آنها را به پسرش و سرانجام به پدر آسمانی بدهد، زیرا بسیاری از روحها در نجاست، کفرگویی و بسیاری دیگر گناهان هستند. خاصاً از ما خواسته تا برای کشیشان توبه کنیم و قربانی بگیریم. برای یک لحظه کوتاه من را نگاه کردی به بیابان. (نکته: آن ریخت.) "مادر مقدس این روحها را نجات دهید که در کنار بیابان ایستادهاند، در غیر این صورت آنها برای همیشه از دست رفته خواهند بود. این سخت است. شما به عنوان مادر آسمانی میتوانید آنرا بازداشت کنید. دستان دعا کنندهتان با پدر آسمانی همه چیز را انجام میدهند." او به ما کودکان نگاه کرد، به فرزندان مریمش و گفت...
مریم میگوید: فرزندان عزیز من، شما فرزندانی از مریم هستید و در بزرگترین مبارزه با من قرار دارید. من شما را تنها نمی�یدم، - نه برای یک لحظه، زیرا اگر چنین بودید، در این جنگ شکست خواهید خورد. آنقدر بزرگی است که تصورش نمیتوانید کنید. بر اساس استانداردهای انسانی، شکست میخوردید، چون تحملش نمیبود. اما من به عنوان مادر آسمانی، حالا فرزندان مریم را جمعآوری میکنم و آنها را زیر پردهی خود امن نگه دارم. زیر این پرده شما امن هستید.
فرزندان عزیز، این آخرین مبارزه است. ادامه دهید تا با من در این جنگ بجنگید. به قلب بیعیب و نقص من بیاید. امنیت و صلح وجود دارد. هیچ ترس انسانی ایجاد نمی�یدم. ترس خدا را ایجاد کنید. از این ترس میتوانید عمل کنید. آنجا بیشتر شادمانهای برای دعا و توبه و قربانی شدن خواهید شد. این قربانیان که انجام دادهاید یا باید انجام دهید، حالا بسیار سخت هستند. من شما را پشتیبانی خواهم کرد. وقتی به نظر برسد که تحمل آن رنج خاص دشوار است، مرا فراخواند. هرگز من مادر عزیزتان نخواهم گوش ندادن. همه چیز در قلب بیعیب و نقص من امن خواهد بود و مطابق با برنامه پدر آسمانی انجام میشود.
به صلیب بنگرید! آیا پسرم برای گناهکاران تمام رنجها را تحمل نکردهاست؟ او از طریق سختترین رنجهای خود برای همه گناههاستن شما گذشت. راهی که در پیروی از پسرم انتخاب کردهاید، به همین دلیل صلیبی است. بدون صلیب نجات نیست! در این زمان دستتان را بر روی تسبیح محکم نگهدارید. او شما را تقویت میکند و برای دیگران به سوی آسمان دعا خواهد کرد. او پلهی آسمانی است. پسرم عیسی مسیح این را به من داده تا از شمای درخواست کنم که برای کسانی که نمیتوانند باور کنند، تسبیحهای زیادی بپردازید. آنها با استفاده از این پلهی آسمانی نجات مییابند و گناه خودشان در برابر خدا را تشخیص میدهند. بسیاری از طریق دعا شما به خیرتاریکی دست پیدا میکنند. هنوز بسیار کشیش تبدیل شدهاند.
تو، فرزند کوچک من، برای نجات روحهای زیادی از کشیشها درخواست کردهاید. این برای تو انجام خواهد شد. با رنج سختترین مواجه خواهید شد، اما آنگاه به یاد آور که مادر آسمانیتان شما را پشتیبانی میکند و رنج خودتان را همراه خودش حمل میکند، و عیسی دستت رو گرفته تا راه جلو را با شمای پیش برود. همه در مسیر کالواری هستید و به کوه گولگوتا صعود خواهید کرد، جایی که صلیب نصب شدهاست. و از طریق صلیب پیروزی حاصل خواهد شد.
من مادر آسمانی، زودی همراه پسرم در مکان پیروزی ظاهر خواهم شد. آنجا من با عنوان مادر پیروزی در زیارتگاه ویگراتزباد احترام مییابم. بسیاری برای دعا و عبادت به سوی من خواهند آمد. اجازه خواهد بود که پسرم را ببینید. اما قبل از آن نمایش روحها رخ خواهد داد، تا بیشتر روحها تبدیل شوند.
از شمای درخواست دارم، فرزندان عزیز، ادامه دهید تا با من در این مبارزه پیش بروید. چه قدر دشوار باشد هم، لشکرهای فرشتگان کنار شما هستند که از آنهاستن برای شمای خواهند خواست. و همه ما به سوی پیروزی حرکت میکنیم.
من تو را دوست دارم، فرزندانم، من تو را مانند مادر آسمانی دوست دارم، تمام شما. با من در جنگ هستید. با من جلو بروید و پشت نگاه نکند. از رنجهای خود فکر نکند، بلکه از رنج پسرم که هنوز میخواهد بسیاری روحها را نجات دهد. شما نیز برای نجات روحها آنجا هستید. رنج شما پدر آسمانیتان را حاصلآور خواهد کرد، زیرا این در حکمت اوست. آرزوهای شماست اغلب خواستههای پدر آسمانی نیستند. همیشه با ارادهاش مطابقت ندارید. اما خودتون رو به ارادهٔ پدری دعا کنید. او همراه شما است در سهگانه و جهان را فرمانروایی میکند. او با قدرت مطلق، با قدرت مطلق و دانش کامل کار میکند. و حالا من توها را با همه فرشتگان و قدیسان، با عیسی محبوبتون، به نام پدر و پسر و روحالقدس مبارک میکنم. آمین. جلو بروید! هر روز همراه شما هستم. آمین.