شما نه تنها در آخرالزمان من هستید، بلکه نیز در پاکسازی یک کلیسای مقدس و کاتولیک هستید. بسیاری از چیزهایی هستند که شما نمی喫 میتوانید به خودتان توضیح دهید چه چیزی باید از طرف محبوبتان خواستار باشید.
در ضعفهای و گناهانشا من را دوست دارم، خصوصاً در آنها شما فردیت خویشتن را شناسایی خواهید کرد و یکدیگر را قبول میکنید. این ضعفها از ابدیت به شما داده شدهاند تا بتوانیم من را در دلهایتان بزرگوار کنیم. عشق من برای شما حتی بیشتر میشود زیرا با این قلبهای ضعیف، عشق من و امنیت آسمان شما را پذیرفته است. دقیقاً آنجا، در ناقصیها، شما به من میآید، به پروردگار عالیتان. اگر همه چیزهایی که میتوانستم از شما بگیرم گرفته بودم، نمی喫 توانسته این عشق بزرگ را در دلهایتان روشن کند. و همین عشق افزایشیافته است که عیسیتان از شما خواستار است. در ضعف من به شما میآیم. در گمراهیها ستاره راهنمایتان هستم. بگویید دلهایتان سخن گفتن. اگر همه چیزهایی را که ذهنتان دارد گرفتاریده بود، دلهایتان خالی خواهد شد. دلسوزانه امروز تنها جمعیتی از مردم هستند که به دنبال یک راعی میگردند اما کاملاً گمراه و در گردشاند بدون هیچ چرایی.
چقدر فرصتهایی را غفلت کردهاید که من برای همه دادهام. اکنون زمان عدالتم است. از رحمتم ادامه دارد. این عدالت را با تردید بسیار اعمال میکنم زیرا همچنین شامل عذاباتی است که بر کلیسایمن آفریندهام. همه چیزها از عشق بیپایان رخ میدهد.