۲۰۱۴ مارس ۲۲, شنبه
شنبه، ۲۲ مارس ۲۰۱۴
شنبه، ۲۲ مارس ۲۰۱۴:
عیس گفت: «پسرانم، این مثلی از پسر دورافتاده حقیقتی است از رحمت من بر همه گناهکاران. شما را بسیار دوست دارم و میتوانید ببینید که چرا آسمان برای یک گناهکار توبهکار شادمانهاست. بهگاهی مردم چنان در اسارت گناههای خود هستند که فراموش میکنند تا از مرا بخشایش بگویند. من همهگیرندهترین گناهکار را نیز دوست دارم و آمرزگار هستم. این شما را یادآور مثلی دیگر است وقتی پرسیدم که کدام یک بیشتر شکرگزاری خواهد کرد، کسی که ۵۰۰ سطل غلات بدهی داشت یا کسانی که ۵۰ سطل غلات بدهکار بودند، هنگامیکه به آنها بخشایش داده شد. آنها باید بیشتر از شادمانی باشند که گناهشان بزرگتر است. همانگونه که من شما را آمرزگار میکنم، همیشه منتظر همه گناهکاران هستم تا مرا طلب کنند. چنانچه من شما را آمرزگار میکنم، میخواهم وفادارانم نیز به دیگران بخشایش دهند، مانند آنچه در دعا «پدرمانه» انجام میدهید. نباید دشمنی داشته باشید یا از سایرین بیبخشید. هنگامیکه همچون من بخشیش دهید، آنگاه گمشدهها پیدا خواهند شد.»
عیس گفت: «پسرم، لیدیا را با نشانههای آخرین مراحل زندگیاش میبینی. او چندین بار برکت یافتهاست و یک اسکاپولار قهوهای رویش است. خانوادهتان از نزدیک بودن مرگش آگاه بودهاند، بنابراین خوب است که همه بتوانند وی را در حالیکه هنوز زنده است ببینند. او زندگی کامل داشتهاست و چند سالی با تو در خانه بودید. باید همسرت را در این زمان سخت آرام بگویی. برخی نشانههایی دیدهاید که کامیل، شوهر فوتشده لیدیا، منتظر استقبال از ویست. ادامه دهید تا برای آرامی لیدیا و خانوادهاش در آخرین روزهایش دعا کنید.»