۲۰۱۲ مارس ۲۵, یکشنبه
یکشنبه، بیست و پنجم مارس دو هزار و دوازده
یکشنبه، بیست و پنجم مارس دو هزار و دوازده:
عیس گفت: «قومم، پیش از آنکه مردم در خوانش انجیل به خداوند پدر شکرگزاری کنند، من او را تسبیح دادم و دعوت کردم تا با صدای خود مرا تسبیح دهد که مردم بشنوند. قومی که برایشان کلماتم داده شده است، مگر یک دانه گندم مرده نباشد نمی喷د و میوه ندهد. اینگونه من بذر ایمانم را در هر روحی کشت میکنم، چنانچه به شما در مثلی از کشاورز گفتهام. همه روحون را دعوت میکنم تا نزد مرا بیایند و خودشان را مرده کنند، با تسلیم کردن اراده آزادشان به من تا بتوانم آفریننده زندگیشان باشم. هنگامی که رهبریتان در زندگانی روزمره شما را بر عهده دارم، آنگاه کافی از نعمتی برای انجام مأموریتتان و برداشتن میوه هدایاتتان خواهید داشت. چنانچه درختها گلدهی کرده سپس میوهای خوراکی به دست آورند. همچنین قومی که من هستیم نیز باید در ایمانشان به مرا گلدهی کنند تا کارهای نیکیشان برای دیگران، میوههایی باشند که بتوانند آن را برسانند. بیاورید که با این میوهها، بدانیم آیا پیرویت از من است یا نه. درخت خوب تنها میوه خوبی و درخت خراب فقط میوهای خرابی به دست آوردهاست. هر روز مرا دوست داشته باشید تا همه آنچه انجام دهید برای بزرگترین شکرگزاری من باشد. تسبیح را برای کارهای نیکیشان طلب نکنید، بلکه با این که تنها آنچه از پیروانشان انتظار میرود را انجام دادهاید، راضی باشید. مرا و یکدیگر دوست داشته باشید تا هدیه زندگی ابدی در کنار من در آسمان را بدست آورید.»