دوشنبه، چهاردهم ژوئن دو هزار و یازده:
عیسی گفت: «پسرم، این کابین در کوچکترین کلیسای تو خانهات با من برای همیشه است. میدانی که به همه چیز از من وابستهای و هر روز برای تازه شدن به فونت مرا میآیی. وقتی کنارت هستم، قادر هستی هر آزمون زندگی را تحمل کنی. هنگامیکه شروع به کار روی یک پروژه کنی، چه کوچک باشد یا دشوار، کمکام را طلب کرده و فرشتگان من تو را یاری خواهند کرد. حتی در هنگام رانندگی برای رفتن از جایی به جای دیگر دعا کنید تا مرا درخواست کنید. هر روز دعایت رو یاد بگیر و دوست دارم وقتی شب میآیی مرو در مقدسترین بدنام ببینی. صبح با خوردن من در قدوسالقدس، طی روز به من دعا کن و شب مروی دیدار کن. همیشه کنارت هستم چون تو هرروز نزدیک منای. از اطاعتات سپاسگزارم اما دقت کنید که چیزهای دنیا نباید آرامشات را مختل کند. اتفاقاتی غیرعادی و ناامیدیها رخ خواهند داد، پس به هیچ ناخوشایندتی ناراحت نشو. وقتی میتوانی مردم رو یاری کن تا مرا در آنها کمک کنی. عشق من و عشق همسایهیت نقطههای تمرکزات در این زندگی است.»
عیسی گفت: «مردمی، این رؤیا تو را به صحنه تولدِ خودی که در اتاق دعا قرار دادهای یادآور میشود تا از پیام صلح من در کریسمس برای تمام سال یاد بگیری. گفتم تنها من هستم که روحات رو راضی کنم و آرامش مرا بدت بدهم. آرامشی که دنیا نمی�ده دارد. بسیاری مردم به دنبال آرامش هستند، اما بدون من آرامش واقعی نخواهند یافت. هر بار که در قدوسالقدس من را میپذیری یا نزد من در کابینام میآیی، آرامشم رو دارید. حتی وقتی دانش آموزان از دبیرستان فارغالتحصیل میشوند، وفاداران مرا هم باید آماده باشند تا به زندگی بعدی بروند هنگامیکه مردن. در این دنیا ضعیف هستی و گناهکار، پس چندین بار سقوط کردهای. من تو را اعتراف دادهام که گناهات رو پاک کنم و روحت با نعمتهایم سفید شود دوباره. آرزوی دائمی بودن نزد مرا بسیار قوی است، پس نزدیک من در مقدسترین بدنهایم باش.»