"- عزیزان! عشق و صلح من را به شما میدهم! مادر صلح هستم!"
عزیزان، خداوند قصد دارد در دلهایتان طرحها و نعمتهایی بزرگ بسازد. دلهای خود را برای خداوند باز کنید!
در این زمان مقدس پست، خداوند من را به شما میفرستد، عزیزانم، تا صلحی که تنها از آسمان است را به شما بدهم. با قلب مادرانهای پر از صلح آمدهام تا دلهایتان را با عشق و نعمت خداوند بخشید.
ایمان دارید، عزیزان، ایمان کنید چنانکه من را میبینید! محافظ دلهای شما هستم! در برابر سپر قلب بیداغ من، شیطان نمی�بردی بر شما دارد.
عشقمندان، هر روز برایتان نزد تخت خداوند دعا میکنم. با خداوند، بیش از پیروزید اما بدون او، هیچگاه به خوشبختی ابد نرسید.
شما کودکان بسیار ضعیف و کوچک هستید که حتی نیاز دارید تا تنفس کنید! بدون خداوند، فقط غباری خواهید بود که باد آن را میبرد.
عزیزانم، از بازگشتتان به اینجا سپاسگزاری میکنم. ادامه دهید! خداوند قصد دارد در هر یک از شما کار نجات انجام دهد! مأموریت مادرانه من شکلدادن، تقویتکردن، تغذیه و تربیت کردن شما بر راه عشق است.
دشمن مریدی، دشمن ابدی، همیشه اختلال میآورد. قصد دارد دعاهایتان را مختل کند و صلحتان را بگیرد. او را با زندگی پر از دعا و اتحاد با من دور کنید، عزیزان!
همه چیز را آماده خواهم کرد، همه آنچه باید انجام دهید را به شما نشان میدهم. در زمانهای بزرگترین تریاک و غموغم کنارتان خواهم بود. قلب بیداغ من تابوت عهد است که قصد دارم تمام فرزندانم را در آن نگهدارم تا توسط سیل نفرت و گناهی که بر جهان چیره شده، فرورفته یا غرق نشوند.
به خداوند ایمان بیارید، عزیزان، به من ایمان بیارید، من به دعاهای شما اعتماد دارم!
در نام پدر، پسر و روحالقدس برکت میدهم".
پیام مسیح یسوع مقدس
"- قومی! منتخب من! من، عیسی، شادیت هستم که شما اینجا هستید! در درون خود از خوشی لرزیدن میکنم برای دعاهای شما و آمدن شما به اینجای.
هر بار که شما اینجا میآیید، بسیار خوشی را به دل مقدس من و دل مادرم میدهید. جستجو کردهام از کسانی که آرامش دهند اما پیدا نکردهام! در این مکان، خواستار آن هستم تا کسانی را بیابم که قلب مرا آرامی بدهند، چنانکه مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاست بهدلیل کمبود ایمان و وحشتناکی انسانها.
من همهچیز هستم، من پستاندار خوب هستم، و خدای که همیشه همان ترانه را تکرار میکند: - برگردانید! به خودت مراجعه کنید!
بچههایم، روی صلیب مردهام تا شما را نجات دهیم! تنها پدر میداند چه در آن لحظاتی که رنج کشیدهام. بدن من، کاملاً از هم گسیخته و زخمی شده بود، در دل یک آگونی مرگبار و تنهایی، بدنم بهطور کامل شکسته شد تا فریبهای تب و درد را تجربه کند، بدنم با ریزش خون خاموش شد، همان خون که زندگی نجات برای شما هرکدام فراهم کرد.
این باعث آزار من در همه رگها و قسمتهایی از بدنم شدهاست. میتوانستید تمام استخوانهای مرا شمار کنید! آن بود که از صلیب به سوی اورشلیم فریاد زدم، و امروز به دنیا شما فریاد زدم: - تشنگ هستم! برای روحها، دلها، عشق تشنگ هستم! برای زندگیهایی که به من داده شدهاند تشنگ هستم! برای آنها مردهام، در جای آنان رنج کشیدهام.
از شما میخواهم، بچههای محبوب، تا از گناهان خود با صداقت پشیمان شوید، زیرا حالا دل من را باز کردهام تا بخشش دهم، دستم را برای بلند کردن کسانی که افتادهاند و درمان زخمیها گسترش دادهام، چون خیلی زود دست مرا دیگر نمیتوانست بهدلیل یک نجاتدهنده مهربان باشد، بلکه آن از سوی قاضی خواهد بود تا دل شما پر از بغضت نشان دهد و بگوید: - من تو را ندانستم!
بچهها! یکدیگر را با همان عشقی که بههم عشق ورزیدهام، عاشق شوید. هیچ عشقی بزرگتر از آن نیست که برادران خود را با همین عشقی که من آنها را دوست داشتم، دوست دارد. کسی که برادر و خواهر خود را دوست دارد اما برایشان رنج نمی�بند یا بههم نریزد هنوز عشق نکردهاست. از من بیاموزید، که دل شیرین و محبتآمیز هستم.
تنها خدا عشق است!
در نام پدر، پسر و روحالقدس شما را برکت میدهم".