من صلح هستم. آرامش خود را برای شما میدهم. نه آن آرامشی که از دنیا است، بلکه آن آرامشی که از آسمان و قلب مقدس من آمدهاست.
پسرانی عزیز، من نجاتدهندهتان هستم. من نجات ابدیتان و پدر محبوب شما هستم. دعا کنید و تبدیل شوید. برای کشیشهای محبوبی که احساس تنهایی و بیدستاندی میکنند، دعا کنید! به آنها آرامش و عشق خود را بفرستند و با آنها باشید.
پسرانی عزیز، هیچکدام از کشیشهای من را قضاوت نکنید، زیرا این کار برای شما نیست بلکه برای من است که آنان را قضاوت کنم. مسئولیتتان رساندن عشق پاک و مقدس من به همه فرزندان محبوب خود هست، با اطاعت کامل از آنها در هر چیز. عدم اطاعت شما نسبت به نمایندگان من در دنیا دل من را بسیار آزار میدهد.
پسرانی عزیز، من شما را دوست دارم، دوست دارم، دوست دارم با تمام قلب مقدس خود. از قربانجویی مقدس دور نمانید. قربانجویی مقدس من هست که زنده و شخصاً: بدن، خون، روح و الهیات، به دلهایتان میآید تا شما را تغذیه کند و در بیچارهای انسانیت کمک کند. همه فرزندان محبوبم هستید و من شما را دوست دارم.
پسر عزیز، از تمام کشیشها بگو که ناامیدی نکنند. به تمامی آنان توانایی لمس قلبهای سختترین و غلبه بر همه شرورهایی که دنیا امروز قربانی آن است دادهام. اگر همه کشیشها ارزش قدرتمندی را در دستگیری خودشان و مقدسترین مقدساتی که از دستان من دریافت کردهاند، فهمیدند، هیچگاه وظیفهشان را رها نمی�وه نکردند.
کشیشهای پسرانی عزیز، دوباره به شما میگویم: بیدار شوید، بیدار شوید، بیدار شوید! من همه نعمتها را برایتان دارم. به قلب مقدس من و قلب بیعیبی مادر محبوب خودتون بروید. از شما مجدداً اطاعت بزرگ نسبت به پاپ محبوبی که برای هر یک از شما بسیار رنج میکشد، خواسته میشود. او با فریاد به من میگوید تا نیرو پیدا کند تا مأموریت بزرگی را انجام دهد که آن را در دستهایش سپردهام.
در این لحظه خداوند نزدیک پاپ ژان پل دوم ظاهر شد. عیسی به کنار او آمد و بازوی چپ خود را بر روی او گذاشت، و با دست راستش قلب مقدس خودش را برای پدر مقدس نشان میداد. عیسی بر پیشانیاش بوسید و بسیار مهربانانه گفت:
بیا در دل من آرام باشی و آرامتی خودت رو پیدا کن. از قلب مقدس من همه نعمتهای لازم برای تو و تمام فرزندان محبوبم در سراسر جهان بگیر.
سپس عیسی به ما همه گفت:
بچهها، شما را در دستهایم دارم و با دستهایم شما را بر راههای من هدایت میکنم: راههایی از مرتع سبز، اما همچنین راههایی پر سنگ و خار. صبر کنید. من هم باید یک صلیب سنگین برد تا شما را نجات دهیم. شاد باشید! تسلیم نشوید! در این لحظه، عشق ابدی خود را به شما میدهم. همهی شما را مبارک میگویم: با نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین. خیلی زود دیدار خواهیم کرد!