در عصر، ساعت ۹ شب، مادر ما ظاهر شد و این پیام را برای ما فرستاد:
سلام با شما باشد!
عزیزانم، از همه چیز تشکر میکنم. از عشقتان، دعاهایتان، حضورتان در اینجا و... تشکر میکنم. من به تمامی دلام از شماتن شکرگزاری میکنم.
عزیزان کوچکم، ادامه دهید که همیشه دعا کنید. بیشتر دعا کنید و زمان خود را برای خدا اختصاص دهید. من شما را دوست دارم و برکت خواهم داد.
عزیزانم، این نعمتها هستند که روی همه شماتن میباراندم.
مادر ما بارانی از گلهای گُلاب برای همه ما ریخت.
ادب، برادری، خیرخواهی و عشق به همسایه را عملی کنید.
عزیزانم، چرا دلهایتان را هنوز برای من نمیتوانید بدهید؟ دلهایتان را بگذارید تا آنها را به عیسی تقدیم کنم.
منو باشید، کودکان کوچکم. در دعا منو باشید. دعا کنید، دعا کنید، دعا کنید. این است که از شما میخواهم. اگر نمی�زاید، کاتولیک خوب نیستید.
عزیزانم، بچهها را به دعا وادار کنید. اجازه دهید آنها دعا کنند، زیرا عیسی پاسخ دعاهایشان است. کودکان فرشتگان زنده بر زمین هستند. عیسی بسیار از کودکان دوست دارد، پس مانند کودکانی کوچک باشید.
عیسی ادب را دوست دارد. ادب و اطاعت به خدا باشید. آزاد از غرور باشید. آزاد از دروغ و همه نفرتها باشید. گناهان خودتان را ترک کنید. آزاد از تمام غمهایتان باشید. سلام، سلام، صلح. دعا، دعا، دعا. توبه، توبه. برای گناهکاران توبه کنید. اگر فقط میدانستید که چقدر روحی در دسترس است. تعدادشان شگفتانگیز است.
به کسانی که اولین بار اینجا آمدهاند برکت خواهم داد. به کسانی که برای انجام خواستههایم برگشتهاید میگویم: تشکر، مادرتان شما را دوست دارد و خوشحال است که در اینجا باشید.
به فرزندان کوچک من از ایتاپیرنگا میگوم: بدون توقف دعا کنید، دعا کنید، دعا کنید. یک مأموریت بسیار مهم به شماتن دادهام، پس برای همه چیزهایی که قصد انجامش را در این شهر دارم دعا کنید. شما را دعوت میکنم تا بیشتر به کلیسا بروید و پسر من عیسی خداوند را عبادت کنید. تبدیل شوید. دوباره برکت خواهم داد: با نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین. خیلی زود دیدار خواهیم کرد!